آزمون دکترا شاید آخرین حلقه آزمونهای ارتقای تحصیلی در کشور باشد اما
نحوه برگزاری این آزمونها و گلایههای داوطلبان هم موضوعی است که اگر جزء
اصل آزمون نباشد، حاشیه آن است؛ حاشیههایی که گاهی از متن آزمون مهمتر
میشود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا»، وقتی در کشوری که
هنوز تب و تاب مدرک در آن نخوابیده است، افرادی میخواهند آزمون دکترا
دهند، به نظر کار بسیار سخت و پر استرسی است چرا که به مانند سایر
آزمونها شرکت کننده بسیار زیاد و برعکس پذیرش بسیار کم است.
البته این آزمون مانند آزمونهای کارشناسی از بین یک میلیون نفر انتخاب
نمیشوند بلکه گاهی اوقات از بین ۵۰۰ نفر تنها ۲ یا ۳ نفر به دوره دکترا
مییابند.
گاهی اوقات داوطلبان دوره دکترا در دوراهی انتخاب آزمون ۲ دانشگاه که همزمان برگزار میشود، قرار میگیرند؛ دو دانشگاه که در یک زمان آزمون دکترا را برگزار کرده و حاضر نیستند برای چند روز برگزاری آزمون خود را به تعویق بیندازند و این گونه میشود که داوطلبان دوره دکترا سردرگم باقی میمانند.
● دانشگاههای مختلف برنامههای زمانبندی شده مشخصی ندارند
مهتاب آقا محمدی، یک داوطلب آزمون دکتری و کارمند وزارت مسکن در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا» در این خصوص میگوید: دانشگاههای مختلف برنامههای زمانبندی شده مشخصی ندارند و هر سال زمان ثبتنام و آزمونهایشان تغییر میکند.
وی ادامه میدهد: در این بین تنها دانشگاه تهران فعلاً تغییری در زمان آزمونهایش نداده است؛ این مسئله به سردرگمی شرکتکنندگان و به هم ریختن برنامهریزیهای آنان و فشار و استرس میانجامد و باید حداقل دانشگاهها در این مورد برنامههای مرتب و منظم داشته باشند.
● عدم معرفی منابع برای آزمون دکترا
آقا محمدی بیان میکند: مسئله عدم معرفی منابع برای آزمون دکترا یک مشکل است؛ متأسفانه شرکت کنندگان باید تعداد زیادی کتاب و مقاله بخوانند آن هم برای هر دانشگاهی، در حقیقت این مشکل به سادگی قابل حل است اگر اساتید خودشان پیشقدم شوند و حداقل بهطور غیر رسمی منابع مهمتر را معرفی کنند این مشکل حل خواهد شد.
آقا محمدی با بیان اینکه مسئله مصاحبه در تمام دانشگاهها و رشتهها همیشه مسئله ساز بوده و هست، اضافه میکند: این مورد هم تا حدودی نامنظم است مثلاً دانشگاه تهران امسال یک دفعه و بدون اطلاع قبلی گفته است که میزان نمره مصاحبه و پژوهشهای تحقیقی را در آزمون دکترای خود افزایش میدهد.
وی میگوید: امیدواریم مسئولان به این موضوع رسیدگی بیشتری کنند تا مشکلات و استرس داوطلبان دکترا کاهش پیدا کند و ما با خیال راحت بدون فرض بی عدالتی بر سر جلسه برویم.
● سهمیه آزمون دکترا اثرات مستقیمی بر دانشجو دارد
زهرا کاظم نژاد، یک داوطلب آزمون دکترا در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا» بیان میکند: هر سهمیهای باعث کاهش انگیزه و بروز اضطراب در فرد شرکت کننده میشود که این امر برای آزمونها به خصوص آزمون دکترا اثرات مخرب مستقیمی دارد.
وی ادامه میدهد: وجود زبان بیگانه در آزمون دکترا سبب کاهش قبولی افراد میشود؛ اگر چه اکثر رشتههای این دوره با مصاحبه همراه است ولی باید گفت که بسیاری از افراد با وجود قبولی در آزمون دکترا ولی با توجه به مصاحبه همچنان کنار گذاشته میشوند.
این داوطلب بیان میکند: بهتر است این امر به نوعی لحاظ شود تا افراد بنا به تخصص و اطلاعات در مورد آزمون و رشته تخصصی خود پذیرفته و در دانشگاه جذب شوند.
● افزایش تعداد سهمیهها در قبولی دوره دکترا تأثیرگذار است
ابوالقاسم برادران، یک داوطلب آزمون دکتری و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار میدارد: با توجه به اینکه عموم داوطلبان تلاش میکنند که به مقطع دکتری ورود پیدا کنند مسئولان باید زمینه و بستر را فراهم کنند تا تعداد بیشتری از افراد وارد این مقطع و دانشگاههای مختلف شوند.
وی ادامه میدهد: خیلی از مسائلی که در بیشتر دانشگاهها پیش میآید شرط نمره است در حقیقت اگر مسئولان در قبولی دوره دکتری نمرات را شرط نکنند و زمینه را فراهم کنند تا دانشجویان بتوانند در دانشگاه برخی از دروس را پاس کنند، مشکلات داوطلبان برطرف خواهد شد.
این استاد دانشگاه بیان میکند: بهتر است مسئولان زمینهای را فراهم کنند تا افرادی که نمرات برخی دروس را کسب نکردند در دوره دکترا قبول شوند تا بعد از قبولی در دانشگاه چند واحد را به عنوان پیشنیاز بگذرانند.
برادران در خصوص سهمیهها میگوید: اگر تعداد سهمیهها افزایش یابد داوطلبان بیشتری میتواند در دوره دکترا ورود پیدا کنند و این امر بسیار تأثیر گذار است.
● ناهمگونی در دوره دکتری یک مشکل است
این استاد دانشگاه اظهار میدارد: وجود ناهمگونی در دانشگاهها در مقطع دکتری به عنوان مشکل عمده است.
وی در خصوص منابع درسی دوره دکتری میگوید: اگر بخواهیم در یک دانشگاه شرکت کنیم منابع از سوی آن دانشگاه اعلام میشود این در حالی است که یک دانشگاه دیگر منابعی متفاوت اعلام میکند و این امر یک مقداری ناهمگونی به وجود آورده است.
برادران بیان میکند: به طور مثال در یک رشته خاصی وقتی یک اجماع وجود داشته باشد و واحدهایی که لازم است به عنوان پایه برای داوطلبان دکترا از سوی یک دانشگاه معرفی شود.
دیگر در همه دانشگاهها در خصوص یک رشته منابع مختلف ارائه نشود از مشکل ناهمگونی جلوگیری میکند.
این داوطلب در خصوص مسئله مصاحبه بعد از قبولی اضافه میکند: در حقیقت باید مصاحبه بعد از قبولی در دوره دکتری کاملاً شفاف باشد و نتیجه کار مشخص شود همچنین اطلاع رسانی در خصوص نحوه ارزیابی، صورت گیرد.
برادران تصریح میکند: مسئله مهم دیگر بحث نبود دوره شبانه در مقطع دکتری است در حقیقت در مقطع دکتری باید دوره شبانه در کنار روزانه قرار گیرد.
● از اعزام دانشجو به غرب جلوگیری شود
این داوطلب در خصوص اعزام دانشجویان به غرب بیان میکند: باید از اعزام دانشجو به غرب جلوگیری شود این در حالی است که این موضوع یک آفتی است که متأسفانه ما و فرهنگ کشور را درگیر کرده است.
برادران میگوید: مسئولان زمینه خروج دانشجو از کشور را فراهم کردهاند که این خود ضربهای مهلک به کشور ایران وارد میکند.
وی میافزاید: خروج دانشجو به غرب در حقیقت برای پژوهش و فرهنگ ما میتواند پر خطر باشد؛ مسئولان باید انگیزه بهتر و بیشتری بین دانشجویان فراهم کنند و این فقط با وارد شدن در آزمون دکتری مؤثر است.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: مسئله دیگر این است که دانشگاهها هماهنگ آزمون دکتری را برگزار کنند در حقیقت یک سازمان به عنوان تعیین کننده آزمونهای دکتری باشد تا مشکلی که برای تداخل و همزمانی آزمون دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد بود، پیش نیاید.
● مسئله مهم آموزش و ضریب آزمونهای زبان است
فرشاد جابری، مشاور تحصیلی و شغلی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار میدارد: در ایران پذیرش در ردههای دکتری نوعاً به یکی از ۲ روش، شرکت در آزمون زبان عمومی و کسب حدنصاب نمره، شرکت در آزمون دروس تخصصی و سپس شرکت در مصاحبه صورت میگیرد.
وی ادامه میدهد: آیا با این کار سطح زبان در بین دانشجویان ارتقا مییابد؛ آنچه معلوم است اساس ارتقا در این حوزه بوده که به روشهای آموزش در مدارس و دانشگاهها بر میگردد.
وی اضافه میکند: این در حالی است که به نوعی دانشگاهها یک رقابت پنهان، سخت و دقیق بر سر اجرای آزمونها دارند به نوعی شاید این مفهوم برداشت شود که دانشگاهها از عامل فوق به عنوان علم محض، ارتقا رتبه و کلاس اجتماعی بهره میگیرد.
جابری تصریح میکند: برخی از دانشگاهها نظیر فردوسی مشهد با قرار دادن وزن یا ضریب ۵/۱ برای آزمون فوق بدون آنکه آزمون فوق مبنای ورود به آزمون تخصصی باشد عمل کردهاند که در جای خود قابل توجه است؛ به هر حال به نظر میآید تأکید بیش از حد به زبان عمومی در بلندمدت خالی از اشکال نیست.
● مدرک گرا شدهایم
وی میگوید: به طور نمونه ۲ نفری که در آزمون دکترای رشته ارتباطات شرکت میکنند، یکی در زبان عمومی توانمند است و در درس تخصصی و ویژگیهای خاص خبرنگاری بسیار ضعیف و دیگری ضمن آنکه در زبان بیگانه توانمند است از علاقه و گرایش خاصی هم برای مطالعه زبان بیگانه ندارد ولی در خصوص دروس تخصصی توانمند و از ویژگیهای لازمه برای خبرنگار شدن برخوردار است.
این مشاور تحصیلی و شغلی بیان میکند: اگر از شما خواسته شود که قضاوت کنید، کدام یک برای رشته خبرنگاری کارآمدتر است به احتمال قوی خواهید گفت نفر دوم، آنکه از ویژگیهای خبرنگاری، برخوردار است، مبنای آزمون زبان بیگانه، برعکس تأکید را بر آن قرار میدهد که آن کسی که در آزمون زبان عمومی حدنصاب را کسب کرده است، جهت آزمون زبان تخصصی و نهایتاً مصاحبه باید پذیرش شود، بنابراین فرد توانمند و متناسب با ویژگیها خود به خود رد شده است و فرد دیگر که دارای توانایی در زبان است موفق به ورود به دورههای دکتری شده است؛ نظیر این شکل، بسیاری از افراد وارد دورههای دکتری ایران شدهاند.
جابری اظهار میدارد: اما آیا با این کار خروجی ما در دورههای دکتری چه خواهد بود، آن هم در کشوری که متأسفانه، به شدت مدرک گرا شده است.
● وزن ارزشی زبان بیگانه از حد متوازن خارج است
وی میگوید: توجه به این نکته ضروری است که زبان بیگانه از اهمیت بالایی برخوردار است و حتماً باید یکی از شرایط ورود به دوره دکتری باشد اما به نظر میرسد وزن ارزشی آن از حد متوازن خارج است.
این مشاور تحصیلی و شغلی بیان میکند: مشکل دوم مربوط به کسب منابع آزمون تخصصی است که در ارتباط با پذیرش در دورههای دکتری ایران و یافتن منابع آزمون و طراحان سؤال از اهمیت بالایی برخوردار است به همین دلیل دانشجویان به دنبال این میگردند که منابع عمده آزمون کدامها هستند و همه خواهان سؤال خواهند بود.
جابری میگوید: این در حالی است که برخی از دانشگاهها اعلام میکنند که منابع و طراحان سؤال را به هیچ عنوان اعلام نمیکنند و دانشجو باید بر تمام منابع و کتب موردنظر مسلط باشد.
وی تصریح میکند: اما آیا واقعا اساتید از تمام منابع سؤال میدهند، واقعیت آن است که اساتید در انتخاب سؤالات مبتنی بر آنچه که مهم میدانند عمل میکنند، در این حالت ممکن است گروهی از موضوع آگاه شوند.
جابری میگوید: به خصوص دانشجویان خود آن دانشکده که با استاد موردنظر درس دارند، آنها به خوبی میدانند که استاد به چه چیزهایی بیشتر اهمیت میدهد و عمدتاً منابع کدامها هستند در برخی از موارد دانشجویان با هم متحد میشوند که اطلاعاتی به دانشجویان دانشگاههای دیگر ندهند، وضعیت در این حالت وقتی وخیمتر میشود که استاد موردنظر در کلاس جزوه هم گفته باشد و جزوه هم به نظر خودش بسیار مهم باشد و در کلاس نیز تأکید بر اهمیت جزوه کرده باشد.
● دانشجویان مصاحبه بعد از قبولی را بسیار سخت میدانند
وی بیان میکند: آیا دانشجویان دیگر به راحتی میتوانن
د به این منابع دسترسی یابند، برخی از دانشجویان متقاضی مطرح میکنند که در بین دانشگاهها نوعی رقابت پنهان نیز وجود دارد و این مسئله به اساتید نیز کشیده شده است، بنابراین درست است که میگویند همه منابع اما واقعیت آن است که به آنچه اهمیت بیشتری میدهند توجه میکنند.
مشاور تحصیلی و شغلی اضافه میکند: مسئله بعدی مربوط به جلسه مصاحبه است که دانشجویان پس از کسب حدنصاب آزمون زبان عمومی و تخصصی جهت کسب ۳۰ درصد امتیاز البته معمولاً به تعداد ۳ برابر وارد عرصه مصاحبه میشوند، دانشجویان رعایت عدالت در جلسات مصاحبه را بسیار سخت میدانند و از گرایشات ذهنی اساتید شکایت دارند.
جابری میافزاید: همچنین آنها مطرح میکنند که گاهی رقابت پنهانی بین دانشگاهها سبب میشود که اساتید اولویت را به دانشجویان خود دهند؛ به طور کلی آنها رعایت عدالت را در این مرحله بسیار سخت میدانند.
● مربیان دانشگاههای دولتی بدون آزمون میتوانند وارد دوره دکتری شوند
وی ادامه میدهد: نکته بعد مربوط به سهمیهها به خصوص سهمیههای مربیان و دانشجویان ممتاز است، مطابق با سهمیههای فوق مربیان دانشگاههای دولتی و دانشجویان ممتاز بدون آزمون با معیارهای دیگری میتوانند وارد دوره دکتری شوند؛ این سهمیهها در شرایطی که شرکتکنندگان زیادی در آزمونهای دوره دکتری شرکت میکنند و پذیرش بسیار پایین است و مهمتر اینکه تأکید بر پذیرش بهترینها در شرایطی عادلانه است کمی عجیب است، در این رابطه ممکن است مطرح شود که حق این افراد است.
جابری میگوید: به عنوان مثال اعضای هیئت علمی باید ارتقا یابند تا سطح و کیفیت دانشگاهها بالا رود؛ اما آیا به این صورت کیفیت دانشگاهها بالا خواهد رفت، ذهن داوطلبان در این خصوص توجیه نیست و اگر کیفیت افزایش مییابد باید اطلاعرسانی شود.
این مشاور تحصیلی و شغلی بیان میکند: در اینرابطه نمونهای مطرح میشود که در یکی در دانشکدههای کشور تعداد زیادی از افراد از طریق شرایط به عنوان کادر اداری استخدام شدهاند، آنها سپس از طریق شرکت و آزمون کارشناسی ارشد و فارغالتحصیل شدن، با آشنایی دقیق در ساختارهای استخدامی دانشگاه ایجاد کانالهای ارتباطی سیار طریق و آشنایی پر پیچ و خمهای تغییر وضعیت به هیئت علمی، فائق آمدهاند و تغییر وضعیت دادهاند.
جابری اضافه میکند: همین افراد در مرحله بعد با توجه به آنکه مربی شدهاند امکان استفاده از سهمیه خاص مربیان عمدتاً بدون آزمون را دارا میشوند و با معیارهای خاصی وارد دورههای دکتری و فوق دکتری میشود.
وی گفت: آیا پذیرش به این صورت بهخصوص در حوزههای خاص علوم انسانی کار عادلانهای است؛ نهایتاً آنکه در برخی موارد برخی از افراد توانمند، تیزهوش در دانشگاهها به خصوص حوزه حساس علوم انسانی دانشگاهها جا میماند.
جابری بیان میکند: یک فردی که دکتری دارد در نوشتن مقدمه یک کتاب ترجمه شده دچار اشکال میشود و با ارائه یک معرفینامه از یک دانشگاه که در آنجا مشغول فعالیت بوده است از سهمیه بهره برده است و در دوره دکترای یکی از بهترین دانشگاههای کشور پذیرش شده است، قبول شدنش موجب تعجب و شگفتی هم دورهایهایش میشود.
وی ادامه میدهد: دانشجویان زمانی که با این موارد به طور مثال اینکه یک دانشگاه جهت دوره دکتری ۳ نفر پذیرش میکند و در این رابطه ۳۰ درصد سهمیه مربیان بدون آزمون، ۳۰ درصد سهمیه با آزمون میپذیرد روبه رو شده بنابراین عطایش را به لقایش میبخشند و آن را کنار میگذارند.
جابری میگوید: آن وقت بهخصوص در علوم انسانی (البته گاهی و در برخی موارد) کسانی در دورههای تحصیلی بالا میآیند که در برخورد با تئوریهای بیگانه چون از هوش و قدرت استدلال کافی برخوردار نیستند، به سرعت تحت تاثیر قرار میگیرند و حتی ارزشهای انقلابی خود را نیز زیر سؤال میبرند.
وی بیان میکند: رشد و شکلگیری جریانهای مشابه فوق تا آنجا کشیده شد که در سال جاری صدای بسیاری از مسئولان و دلسوزان نظام را در آورد و آنان با اعلام خطر در رابطه با نفوذ جنبش نرم در دانشگاهها با تأکید بر علوم انسانی خواهان اصلاح روشهای غلط شدند.
این مشاور تحصیلی و شغلی میگوید: مسئله بعدی مربوط به دانشجویان ممتاز است که بدون آزمون و از طریق برخی «معیارها» وارد دورههای دکتری میشوند.
جابری اظهار میدارد: این کار اگر معیار ثابت و استانداردی برای آزمونهای داخلی دانشگاه وجود داشته باشد کار جالبی است اما وقتی ملاک آن مشخص نیست و آنکه هیچ تحقیق مشخصی نکرده است که نمرات دانشجویان نشان دهنده تیزهوش بودن و نخبه بودن آنان به خصوص در رشتههای علوم انسانی است و مهمتر از همه در شرایطی که متقاضی برای دوره دکتری در کشور به شدت بالاست و پذیرش نیز به شدت پایین است، در حقیقت سهمیه فوق غیرمنطقی به نظر میرسد.
وی بیان میکند: بماند که وضعیت فوق سبب توجه بیش از حد دانشجویان در مقاطع کارشناسی ارشد به نمره شده است.
جابری میافزاید: آنها به هر طریقی فقط میخواهند نمره بگیرند چون فهمیدهاند که در شرایط بسیار سخت رقابت جهت دورههای دکتری در ایران از این معیار به خوبی میتوانند استفاده کنند، در این رابطه اساتید نیز در دانشگاهها با مشکلات جدیدی مو