مصاحبه آقای محمد حکیمی آسیابر-رتبه ۹ آینده پژوهی و ۱۵ مدیریت مهندسی
زبان | آمار و احتمال | تحقیق ۱و۲ | دروس تخصصی | ریاضی | اقتصاد ۱و۲ | تئوری مدیریت | معدل موثر |
۷۷٫۷۸ | ۴۰ | ۲۵ | ۳۱٫۲۵ | ۰ | ۰ | ۰ | ۱۸٫۹۰ |
رتبه کد ضریب ۱ | رتبه کد ضریب ۲ | رتبه کد ضریب ۳ | رتبه کد ضریب ۴ | رتبه کد ضریب ۵ |
۲۴ | ۳۳ | ۹ | ۲۵ | ۱۵ |
کمی خود را معرفی کنید و بفرمایید مقطع کارشناسی را در چه رشته و دانشگاهی گذراندید؟
سلام، محمد حکیمی هستم، متولد ۷۴ ، ساکن کرج، دانشجوی ترم ۸ مهندسی صنایع دانشگاه خوارزمی.
در زمان تحصیل در مقطع کارشناسی وضعیت تحصیلی شما به چه صورت بود؟
چند ترم اول به دلیل عدم علاقه و یه سری فعالیت های جانبی، درسها رو صرفاً برای پاس کردن میخوندم.
اما از نیمه دوم دانشگاه به رشته ام علاقمند شدم و درس ها رو جدی تر پیگیری کردم و معدلم هم در حال حاضر حدود ۱۷٫۵ هست
چی شد که حس کردید باید کنکور ارشد بدید؟ واقعا به این حس که نیاز به کارشناسی ارشد دارید رسیده بودید یا جو دانشجوها و فشار خانواده و جامعه و … باعث این انتخاب شد…
برای تحصیل در مقاطع بالاتر از قبل احساس نیاز داشتم اما خب جو موجود در خانواده و اجتماع هم بی تاثیر نبوده اما نمیشه بهش بگم فشار چون اتفاقا اینکه کسی بعد از گرفتن لیسانس وارد بازار کار نشه و ارشد بخونه یعنی احتمالا حمایت خانواده رو داشته.
از روند درس خوندنتون برامون بگید، اگر از روزی که خوندن رو برای کنکور کارشناسی ارشد شروع کردید رو به بازههای زمانی دو ماهه تقسیم کنیم، تو هر بازه چه قدر درس میخوندید و رو چه دروسی تمرکز میکردید؟
تیر و مرداد | کلاس آمار و تحقیق میومدم اما توی این برهه هیچی نمیخوندم |
شهریور و مهر | از اول شهریور، روزانه نیم ساعت لغات زبان از جلد۱ زیر ذره بین |
آبان و آذر | نیم ساعت لغات زبان در روز + از اواسط آذر روزی ۴ ساعت خوندن جزوه احتمال و قسمتی از تستهای کتاب دکتر ایوزیان |
دی و بهمن | استارت اصلی کنکور رو از بعد امتحانات دی ماه زدم: کنترل پروژه، تحقیق ۱و۲ ، آمار و طرحریزی رو من در این مدت خوندم (روزانه حدود ۵ ساعت) بعلاوه تکمیل لغات زبان کتاب زیر ذره بین |
اسفند و فروردین | در اسفند ماه بیشتر مطالب قبلی رو تثبیت و تکمیل کردم و کیفیت رو هم استارت زدم و در همین ماه تموم کردم؛ در ایام عید موجودی و احتمال خوندم؛ نیمه دوم فروردین مرور قبلیا و تست تک درس(روزانه حدود ۴ الی ۵ ساعت) |
اردیبهشت | تست جامع و مرور قبلیا (روزانه حدود ۵ الی ۶ ساعت) |
نحوه درس خوندنتون چطور بود؟ کجا درس میخوندین؟ خونه یا کتاب خونه؟ گروهی یا فردی؟
من معمولاً تمرکز خوبی دارم و کمتر موقع درس حواسم پرت میشه ، سکوت مطلق یکم اذیتم میکنه برای همین با آهنگ لایت درس میخوندم
برای محل درس خوندنم هم باید جایی باشه که بهش عادت داشته باشم و بتونم راحت باشم به همین دلیل اکثرا خونه درس میخوندم اما روزهایی که مجبور بودم برم دانشگاه، بین کلاسا میرفتم کتابخونه و اونجا درس میخوندم
انفرادی هم میخوندم فقط برای مرور لغات زبان یا رفع اشکال، بصورت گروهی با همکلاسیام مشارکت داشتیم و از هم میپرسیدیم
منابعی که برای دانشجویان سال بعد توصیه می کنید، چه منابعی هستن؟
زبان عمومی و تخصصی | لغت: جلد ۱ زیر ذره بین؛ گرامر و زبان تخصصی: من خودم پایه خوبی داشتم و صرفا با آزمون ها سطح خودم رو میسنجیدم اما جلد های بعدی کتاب زیرذره بین و کتاب دکتر شایان خوبند |
آمار و احتمال | جزوه کلاسی و کتاب دو جلدی دکتر ایوزیان |
تحقیق در عملیات | جزوه کلاسی و جلد ۱ کتاب ۲۰۰۰ تست دکتر زاهدی سرشت |
کیفیت | جزوه کلاسی دکتر ایوزیان |
پروژه | کتاب دکتر زاهدی سرشت |
طرحریزی | کتاب دکتر گل محمدی و کتاب دکتر نیکو فکر برای تست |
موجودی | کتاب دکتر عبدالله زاده |
اقتصاد مهندسی | – |
در آزمونهای پژوهش شرکت کردید؟ به نظر شما سطح سوالات، طراحی اساتید تا چه حد شبیه به کنکور ارشد بود؟ در مورد رقابت این آزمونها چی می تونید بگید؟ آیا رقبای اصلی تون رو در این آزمونها دیدید و کلا نتایج و روند شما به نتایج کنکور شبیه بود؟
بله در هر ۸ مرحله شرکت کردم
از نظر شباهت:
آمار و کیفیت: عالی
زبان و تحقیق: خوب
طرحریزی و موجودی و پروژه: متوسط
درباره رقابت، تقریباً همه رقبام توی آزمون ها بودن و این سنجیده شدن بزرگترین مزیت این آزمونها بود؛ برای همین من با اینکه توی خیلی از آزمون ها به بودجه نمیرسیدم اما سر جلسه میرفتم تا ببینم در وضعیت فعلیم نسبت به بقیه در چه سطحی هستم و این مساله یه دید خوب برای ادامه کار بهم میداد.
رتبه خودمم خیلی نزدیک نتیجه آزمون جامع آخرم شد. روندم هم طوری بود که از رتبه ۳۰۰ رسیدم به ۲۰ و توی گرایشهای مدیریت مهندسی و آینده پژوهی هم چون زبان بالا میزدم اکثرا تک رقمی میشدم و توی کنکورم با تقریب خوبی تکرار شد.
در چه کلاس های پژوهش شرکت کرده اید؟ نتیجه ی شرکت در کلاس ها چطور بوده؟
کلاس آمار و تحقیق رو توی تابستان شرکت کردم اما در اون برهه چون تو فاز کنکور نبودم زیاد اثری روی من نداشت؛ مخصوصا تحقیق رو که عمدتا توی زمستون خودخوان خوندم
کلاس کیفیت رو ویس چند جلسه اولش رو تهیه کردم تا ببینم موضوع این درس چیه و خوب بود و کمکم کرد
به دلیل ضیغ وقت، کلاس آنلاین طرحریزی رو هم در زمستون شرکت کردم که رضایت بخش بود
برنامه شخصی شما آیا با آزمونها هماهنگ بود و لزومی در این کار میبینید؟
من معمولاً به بودجه آزمونها نمیرسیدم مخصوصا برای ۵۰ درصد اول و دروس تخصصی توی اکثر آرمونها
اما در کل با بودجه خوندن یه نظمی به مطالعه و برنامه هر کسی میده که میتونه مفید باشه.
روش خاصی برای تست زدن داشتید؟ مثلا تستهای سخت رو بپرید یا تستی رو علامت بزنید و …
برای یادگیری و دوره :
معمولا به تستای سخت گیر نمیدادم چون هم وقت آنچنانی نداشتم هم اینکه واقعا برای رتبه برتر شدن نیازی نیست شما تستای سخت رو بزنید؛ اینکه بتونین سر جلسه تستای ساده و متوسط رو جدا کنین و حلشون کنید یه درصد قابل قبولی بهتون میده که بخودی خود شما رو میاره زیر ۱۰۰ ؛ برای ادامه هم اگر توی یکی دو درس برای خودتون نقطه قوت ایجاد کنید، کافیه که بیاین جزو برترا !
من تستای مهم و نکته دار رو با علائم مختلف هایلایت میکردم و بهشون اولویت میدادم که اگر خواستم مرور کنم با توجه به وقتی که دارم کدوما رو باید اول بزنم؛ بعضی دروس رو حتی چند بار هایلایتهاشو زدم بعضی ها هم اصن وقت نشد مرور مجدد بکنم
برای آزمونا و کنکور :
روش خیلی خاصی نداشتم، به ترتیب دفترچه پیش میرفتم و سعی میکردم هر درس رو توی زمانی که براش مشخص کردم بزنم و از روی سوالایی که ایده نداشتم یا میدونستم طولانیه هم میپردم
فقط چون سوالای احتمال برام مثل دام میمونست، معمولاً میذاشتم آخرین درس.
شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار میکردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار میکرد…؟
من معمولاً آدم منطقی هستم، سعی میکردم با شرایطم اونجوری که هست کنار بیام؛ مخصوصا وقتی شما دیر شروع میکنید واقعا جایی برای اشتباه و حسرت خوردن نیست، چون این تشویش فکری باعث میشه هی این شاخه و اون شاخه بپرید و در نهایت استرس شدیدی که بهتون وارد میشه که ممکنه ناامید بشید.
اما منم توی یه برهه بعد از عید چون فقط داشتم درس جدید میخوندم، احساس کردم قبلیا از ذهنم رفته و ترسیدم؛ برای همین یه سری درسا رو حذف کردم و سعی کردم قبلیا رو بیشتر مرور کنم.
در کل، یا خودتون یا به کمک یه مشاور باید بتونین هرجا که نیازه به برنامتون انعطاف بدین وگرنه عقب افتادن از برنامه – که یه چیز تقریبا اجتناب ناپذیره – باعث میشه ناامید بشین.
به توانایی خودتون هم ایمان داشته باشید چون شاید الآن ندونید ولی توی سختی ها و چالش هاست که متوجه میشید ذهنتون چه قدرت فوق العاده ای داره.
در دو زمان میخوام بدونم چه رتبهای از خودت متصور بودی؟ یکی نزدیک اردیبهشت و پیش از کنکور و یکی هم خرداد و بعد از کنکور؟
قبل کنکور: زیر ۳۰
بعد کنکور: بالای ۵۰
در زمان درس خوندن برای کنکور تفریح هم داشتی؟ چند ساعت صرف تفریحاتتون می کردین در طول هفته؟
بله؛ قطعا بدون تفریح کارایی پایین میاد
خودم البته هر کاری که ممکن بود میکردم تا از زیر درس در برم بقدری که آمارش دستم نیست ولی تایم درسیم مفید بود و بینش کار دیگه نمیکردم
چه کسانی تو این راه پر پیچ و خم کمکت کردن و در موفقیتتون بیشترین تأثیر رو داشتن؟
من اوایل زمستون یکی از عزیزانم رو از دست دادم و خیلی اذیت شدم؛ مهمترین دلیلی که تونستم باز به خودم بیام و برای درس انگیزه بگیرم صبری بود که خدا بهم داد.
دوم، خانواده ام که همیشه به من انگیزه دادن و کنارم بودن؛
سوم، امسال ما یه اکیپ از بچه های خوارزمی بودیم که باهم برای کنکور میخوندیم و خب این گروهی درس خوندن مخصوصا در ماه های آخر خیلی کمک کرد که هممون کارایی بهتری داشته باشیم و ۷ نفرمون رتبه زیر ۵۰ شدیم
به نظر شما مشاوره تحصیلی و پیگیری یک مشاور متخصص در مقاطع زمانی مختلف میتونه تأثیر گذار باشه؟
بله مفیده اما بخش اصلی کار انگیزه درونی خود شخصه.
تو بحث ارشد مهندسی صنایع، اگه بازم به عقب برگردی برای کنکور همین دپارتمان صنایع پژوهش با این کادر اساتیدرو انتخاب میکنی؟
بله
برامون از اون چند ماه (اردیبهشت تا اواسط خرداد) که احتمالاً هم با کلی فکر و خیال گذشته که چه رتبهای در انتظارمه، بگید؟
کنکور امسال خب به مراتب از سالهای قبل سخت تر بود و منم مثل بقیه فکر میکردم خراب کرده باشم مخصوصا اینکه من جوابامو تصحیح هم کرده بودم، و دیگه یکم از شریف ناامید شده بودم.
ولی زیاد فکر و خیال نداشتم چون دیگه تموم شده بود و نمیشد کاریش کرد.
کاری هست که از انجام ندادنش افسوس بخوری؟ در این مورد چه توصیهای برای داوطلبین داری؟
بیشترین افسوسم سر اینه که دورس تخصصی رو زیاد جدی نگرفتم و خیلی دیر شروع کردم ؛ نهایتا مجبور شدم اقتصاد مهندسی رو کامل حذف کنم و موجودی هم نصفه بخونم.
دوستان کنکوری اینو بدونن که دروس تخصصی تاثیر خیلی بالایی تو نتیجتون داره، راحت تر از آمار و تحقیقه و چون ۵۰ تا سواله، تلورانس درصدتون توش به مراتب کمتره و میتونه رتبه شما رو تثبیت کنه.
از الان تا شروع ترم دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد چه برنامه ای برای خودت داری؟
یه سری فعالیت های مرتبط به رشته رو باید توی تابستون انجام بدم
بعلاوه مسافرت و تفریح و یه سری کلاسای جانبی
به دکتری هم فکر میکنی؟
بله اما برای دکتری هدفم اپلای هست
با شنیدن این کلمات اولین واژه ای که به ذهنت میاد رو بگو
- مهندسی صنایع: گلابی کاربردی
- ایوزیان: لرد
- پژوهش: کلی رفیق جدید
- سربازی: درجا زدن
در پایان مهمترین توصیهای که برای داوطلبان کنکور سال بعد دارید چیه؟
اولین کاری که باید بکنید هدف گذاریه ؛ خودتون باید بدونید چرا شروع کردین و چی میخواین!
دوم اینکه از کنکور برای خودتون غول نسازید؛ نیازی نیست خیلی به خودتون فشار بیارین؛ آهسته و مستمر پیش برید.
سوم اینکه به زبان نه صرفا به دید کنکور بلکه، به دید ابزاری برای آیندتون نگاه کنین تا براتون کسل کننده نباشه و بدونید زبان تنها درسیه که به هوش کار نداره و فقط با استمراره که به دست میاد و میتونه نقطه قوتتون بشه همونطور که برای من شد.
در آخر :
همت بلند دار که مردان روزگار
از همت بلند به جایی رسیده اند..
با تشکر از وقتی که برای مصاحبه و کمک به دانشجویان سال آینده دادید.