زبان |
تحقیق ۱و۲ |
آمار و احتمال |
دروس تخصصی |
ریاضی |
اقتصاد ۱و۲ |
تئوری مدیریت |
معدل موثر |
۴۰٫۲۳ |
۷۷٫۷۸ |
۲۶٫۶۷ |
۰ |
۴۵ |
۵۳٫۳۳ |
۰ |
۱۶٫۳۲ |
رتبه کد ضریب ۱ | رتبه کد ضریب ۲ | رتبه کد ضریب ۳ | رتبه کد ضریب ۴ |
۱۲۵ | ۱ | ۱ | ۱۸۷ |
-درس خوندن برای کنکور رو از کی شروع کردید و در بازه های تابستان، پاییز و زمستان بر روی چه درسهایی تمرکز کردید؟
همزمان با شروع کلاس ها! تحقیق می خوندم و ریاضی سعی می کردم با کلاس پیش برم و خب زبانم که هر روز می خوندم !
-درس تحقیق رو خیلی تو کنکور خوب زدید. چه برنامه ویژه ای براش داشتید؟
برنامه خاصی ک نه ولی آخرا به این نتیجه رسیدم که از تحقیق بیشتر میتونم نتیجه بگیرم ینی حس کردم که با تلاش یکسان روی آمار و تحقیق درصدم تو تحقیق بیشتر بالا می ره! بیشتر خوندمش و اینکه سعی می کردم مطلب مبهمی واسم نمونه هر مشکلی داشتم از دوستام می پرسیدم که دستشون درد نکنه واقعن خیلی خوب جواب میدادن حالا نام هم ببرم! علیرضا محمود زاده و عارف علیزاده که واقعن خوب بودن و مشکلامونو همیشه با هم رفع می کردیم.
-برای چه دروسی در کنکور کارشناسی ارشد در کلاس های پژوهش ثبت نام کردید؟
ریاضی و تحقیق
-چه منابعی رو برای دروس مختلف توصیه میکنید؟
تحقیق : کتاب قورت بده اگه میخوان مبحثی بزنن! بعد جلد دو و سه زاهدی سرشت ( حسم اینه که تستای کنکورو هر چی بیشتر بزنیم به نفعمونه و تالیفی حداقل تو تحقیق یک لازم نیس بزنیم)
اقتصاد: به ترتیب اولویت کتاب درس دکتر نظری، دو هزار تست نظری و کتاب دکتر قاسمی
آمار: کتاب دکتر ایوزیان
ریاضی: چهار جلد درس و تست استاد آقاسی
زبان: هزارو صد لغت ، چهارصد لغت ضروروی تافل، زیر ذره بین
-آیا روش خاصی برای تست زنی داشتید؟ یا روش متفاوتی در مطالعهتون پیش گرفته بودید؟
کمتر درسنامه می خوندم بیشتر تست می زدم، زبانم که هر روز می خوندم نقطه قوتم همین بود! زیاد لغت حفظ بودم همه لغتای کنکورا رو با یه مترادف حفظ بودم . شاید بیش از صد بار لغتای کتاب ۱۱۰۰ و ۴۰۰ و ۵۰۴ رو دوره کردم!!! تستای کنکورم که میزدم اگه لغتی برام نا آشنا بود تو برگه می نوشتم و دوره می کردم.
سعی می کردم همه فصلا رو بخونم و چیزیو کنار نذارم، فقط مطلالبی که سوالاش روتین تر بودو چند بار تست میزدم.
واسه اقتصاد که خلاصه نوشتن قطعن لازمه و مینوشتم من، و خلاصه خود شخص هم باید باشه نه خلاصه کس دیگ
-در آزمونهای پژوهش شرکت کردید؟ به نظر شما سطح سوالات، طراحی اساتید تا چه حد شبیه به کنکور ارشد بود؟ در مورد رقابت این آزمونها چی می تونید بگید؟ آیا رقبای اصلی تون رو در این آزمونها دیدید و کلا نتایج و روند شما به نتایج کنکور شبیه بود؟
بله.
آمار شبیه بود
تحقیق تا حدی شبیه بود
ریاضی بالاتر از سطح کنکور بود
اقتصاد تا حدی شبیه بود
زبان شبیه کنکور سالای قبل بود! امسال متنش سخت بود خدایی!
اره تقریبا اکثر رقیبا بودن و رقابت هم خوب بود.
-شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار میکردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار میکرد…؟
آره خیلی! اول اینکه توکل می کردم به خدا صرفا به این فکر می کردم که تلاشمو بکنم و نتیجه رو بسپرم به خدا. ولی تو اینجور مواقع با بعضی از سال بالاییامون که رتبشون خوب شده بود صحبت می کردم امید میدادن واقعا
کنکور براتون یه نیاز بوده یا صرفا جو ادامه تحصیل بین دانشجویان؟ یا شاید بهتره اینجوری پرسید که دلیل و انگیزه اصلی برای کارشناسی ارشد خوندن براتون چی بوده؟
جو بود!
بعد از اینکه کنکور به تعویق افتاد، از درس خوندن خسته نشدی؟ زمان تعطیلات عید رو چی کار کردی (یا بهتره بپرسم، فاصله بهمن تا اردیبهشت رو روی چه مباحثی تمرکز کردی)؟
مرداد ما فهمیدیم که کنکور افتاد عقب سخت شد واسم چون مجبور بودم بیست واحد ترم هفتم داشته باشم. بیشتر درسای دانشگاه اذیتم کرد ولی سعی می کردم کم و بیش کنکورم بخونم. البته تابستونو تقریبا خوب خونده بودم بیشتر سعی میکردم زیاد تست حل کنم که مطالبو فراموش نکنم. تو تعطیلات عید بیشتر ریاضی خوندم چون تقریبا ترم هفت واقعن وقت نمی کردم ریاضی بخونم بعضی از مطالب یادم رفته بود تقریبا و اینکه بیشتر سعی کردم تحقیق بخونم و تقریبا از دهم فروردین به بعد هر روز سوالای یک کنکور رو به طور کامل بررسی می کردم. سوالای درس ریاضی تو پژوهش خیلی سخت بود من بالاترین درصدم فکر کنم ۳۲ بود! اعتماد به نفسم رو از دست داده بودم تو ریاضی حتی درصد منفی هم داشتم! که وقتی جامع ها رو شرو کردم به زدن یه خورده اعتماد به نفس گرفتم واقعا تیپ سوالا تکراری بود. البته امسال کنکور هم تقریبا سخت بود سوالای ریاضیش. کلا دیگ سعی کردم رو نقاط قوتم بیشتر کار کنم واسم راحت تر بود تو تحقیق درصدم رو ببرم بالا بخاطر همین تحقیق بیشتر از آمار تست حل می کردم و البته آمارم ضعیف بود که بخاطر تنبلی خودم بود که زیاد روش وقت نذاشته بودم فقط سعی میکردم مطالبی که سوالاش روتین تره رو بیشتر تست حل کنم. آخر شب هم خلاصه های اقتصادمو دوره می کردم معمولا و زبان میخوندم.
-چه کسانی تو این راه پر پیچ و خم کمکت کردن و در موفقیتتون بیشترین تأثیر رو داشتن؟
اول که خدا بعد خانوادم، واقعن اذیتشون کردم انقد غر میزدم امیدوارم ببخشن ! خیلی امید میدادن همیشه و بعدش دوستایی خوبی که داشتم 🙂
-از الان تا شروع ترم دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد چه برنامه ای برای خودت داری؟
میخوام درسامو پاس کنم و پروژه هامو تحویل بدم و اینکه دنبال کار باشم 🙂
با جملات زیر موافقید یا خیر؟ علتش رو هم بگید لطفا.
«برای هر درس به جای چند منبع، یه منبع رو عمیق باید خوند»
درسته تا حدی! ولی اگه وقت دارید میشه چندتا منبعو چند بار خوند 🙂
«برنامه ریزی مطالعه رمز موفقیت رتبه های برتر است»
برنامه ریزی و پشتکار
«فقط باید یک سال درس خوند و تفریح نکرد و بعد نتیجه ش رو درو کرد»
اون قسمت که نوشته تفریح نکرد و باید عوض کنیم بنویسم “کمتر تفریح کرد”!
«توی جو کنکور بودن و دوستان کنکوری داشتن و آزمون دادن، کمک می کنه که انگیزه برای تلاش بالاتر بره.»
خیلی موافقم دوستای خوبی داشتم جو هم واسم مهم بود.
اگر از افراد خاصی می خوای نام ببری که مشوقت بودن یا بهت در این مسیر کمک کردن و مشاوره هاشون برات ارزشمند بود، می تونی از همین تریبون ازشون تشکر کنی…
خونوادم، هم اتاقیای خابگام ! … آخه خیلیا بودن! نام نبرم بهتره اکثر دوستام سال بالاییای دانشگام و…. از همشون تشکر می کنم
آیا اگر به عقب برگردی باز هم برای خدماتی که در موسسه پژوهش استفاده کردی، همین موسسه رو انتخاب می کنی؟
آره خب!
-با شنیدن این کلمات اولین واژه ای که به ذهنت میاد رو بگو:
مهندسی صنایع: گلابی
کنکور ارشد: سیستم
ایوزیان: بستنی
زاهدی سرشت: تفنگ آب پاش
آقاسی: یه شریفی واقعی!
دانشگاه شریف: لوپ صنایع
سربازی: دردسر
محل برگزاری کلاس های پژوهش (دانشکده صنایع خواجه نصیر): خستگی
چه کارهایی رو نکردید تو دوران مطالعه واسه کنکور که اگه انجام میدادید بهتر بود؟
باید واقعن یک بار تستای احتمالو تابستون تموم می کردم.و اشتبا کردم وقتمو زیاد سر چند فصل اول گذاشتم و آخرشم نتونستم نتیجه خوبی بگیرم حداقل بهتر می بود سه چهار فصل آخرو دو سه بار تستاشو میزدم که مسلط بشم. و ریاضی رو هم باید بیشتر مرور میکردم با تست. در مورد زبان به نظرم بهتر بود هر هفته حداقل یه متن میزدم تا با موضوعای صنایعی بیشتر آشنا بشم! یا حداقل اینکه مثلا از کتاب استاد شایان یا استاد نعمتی ترجمه متن ها رو میخوندم که یه اطلاعات مقدماتی داشته باشم که مثلا الگوریتم ژنتیک چی هس اصن؟! سر کنکور اصن با موضوع اون متن آشنایی نداشتم سخت بود درکش واسم. اقتصاد زیادی خوندم فک کنم! شیش تا کتاب خوندم! اینقدر حقش نبود 🙂
با تشکر از وقتی که برای مصاحبه و کمک به دانشجویان سال آینده دادید.