مصاحبه با رتبه ۳ کنکور مهندسی صنایع  (مهندسی صنایع- مدل سازی سیستم های کلان)

در کنکور کارشناسی ارشد مهندسی صنایع سال ۱۳۹۴

کمی خود را معرفی کنید و بفرمایید مقطع کارشناسی را در چه رشته و دانشگاهی گذراندید؟

اینجانب مهدی انصاری هادیپور متولد سال ۷۱ هستم. دوران متوسطه خودم رو تا سال ۸۹ در دبیرستان فرازدانش تهران گذراندم و همان سال در رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شدم.

در زمان تحصیل در مقطع کارشناسی وضعیت تحصیلی شما به چه صورت بود؟

وضعیت تحصیلی بنده در فضای کاملا درسی شریف زیاد جالب نبود. با این حال سعی خودم رو کردم ضمن فرار از مشروطی و افتادن درس­ها، واحدها رو زودتر پاس کنم. در واقع من چهارساله درسم تموم می­شد، ولی به خاطر بی انگیزگی، کنکور ارشد سال پیش رو با نتیجه بد پشت سر گذاشتم و مجبور شدم چند واحد برای سال پنجم نگه­دارم. برای اولین بار اینجا اعلام می­کنم که رتبه سال پیش من در گرایش سیستم ۲۳۰۰ بود! رتبه­ای که حتی خانوادم هم تا الان ازش خبر نداشتن. ولی به خودم قول دادم جبران کنم و کردم.

چی شد که حس کردید باید کنکور ارشد بدید؟ واقعا به این حس که نیاز به کارشناسی ارشد دارید رسیده بودید یا جو دانشجوها و فشار خانواده و جامعه و … باعث این انتخاب شد…

اول از هرچیز باید این نکته رو متذکر بشم که واقعا مهندسی صنایع رو دوست دارم و روش تعصب دارم و پنج­سال تحصیل این رشته هنوز من رو ارضا نکرده و در هر صورت من این رشته رو ادامه می­دادم. ولی با این اوصاف نمیشه از تاثیر فضای جامعه و اشتیاق خانواده برای ادامه تحصیل چشم­ پوشی کرد. شاید اگر شرایط کاری جامعه به نحوی بود که جذب کار می­شدم، زیاد رغبتی به کنکور ارشد نشون نمیدادم و مهندسی صنایع رو به عنوان یک علاقه به صورت شخصی مطالعه میکردم.

از روند درس خوندنتون برامون بگید، اگر از روزی که خوندن رو برای کنکور کارشناسی ارشد شروع کردید رو به بازه‌های زمانی دو ماهه تقسیم کنیم، تو هر بازه چه قدر درس میخوندید و رو چه دروسی تمرکز می‌کردید؟

آیا برنامه کلی که از روز شروع درس خوندن تا روز کنکور تنظیم کرده بودید؟

بله، به نظرم لازم است برای رسیدن به نتیجه هرکاری یک برنامه بلند مدت و چند برنامه کوتاه مدت تدارک دید. همانطور که قبلا گفتم اوضاع تحصیلی زیاد خوبی در دانشگاه نداشتم، پس لازم بود قبل از شروع آزمون­های آزمایشی، اول دروس رو عمیق یاد بگیرم. برای اینکار از ۱۳ تیر تا ۱۰ مهر رو به بازه­ های زمانی مناسب تقسیم کردم و هر بازه رو به یک درس اختصاص دادم. مثلا نیمه دوم تیر تمام تمرکزم روی فهمیدن تئوری احتمالات بود.

در مرحله بعد به بودجه­ بندی آزمون­های پژوهش اعتماد کردم و برنامه درسیم رو منطبق با آزمون­ها هماهنگ کردم (که البته واقعا اعتماد به جایی بود!).

در مرحله پایانی برای ماه آخر در نظر گرفتم که ضمن آماده بودن برای دو آزمون آخر پژوهش، کنکورهای سال پیش رو به دقت بررسی کنم. الان که حدود یکسال از این برنامه­ریزی و مرحله­ بندی دوران کنکور میگذره خوشحالم که تونستم این سه مرحله رو به خوبی پشت سر بگذارم. انجام دقیق این برنامه یکساله من رو بیشتر از رتبه کنکورم خوشحال میکنه و به نظرم مهم اینه آدم سوای نتیجه ­ای که از کنکور میگیره، خودش از خودش راضی باشه.

نحوه درس خوندنتون چطور بود؟ کجا درس می‌خوندین؟ خونه یا کتاب خونه؟ گروهی یا فردی؟

معمولا صبح­ روزهای زوج هفته رو احتمال و آمار و بعد از ظهرها رو تحقیق درعملیات و صبح­های روزهای فرد رو ریاضی و بعد از ظهرهاشون رو اقتصاد میخوندم، همچنین هر شب حدود ۱ ساعت زبان کار میکردم و این روند تا هفته­ی آخر ادامه داشت. روزهای جمعه رو هم به جبران مباحث عقب افتاده اختصاص داده بودم.

برای آمادگی تست زدن، تست­های هر درس رو سه قسمت میکردم. ضریبهای ۳ رو بار اول به عنوان تمرین و یادگیری درس به همراه مطالعه کتاب درسی میزدم، ضریبهای ۳ +۱ رو برای آمادگی بیشتر به همراه مطالعه جزوه کلاسی تو زمان حل میکردم و درصد میگرفتم، ضریبهای۳ +۲ رو برای مرور و جمع­ بندی میذاشتم.

فصل تابستان تو خونه درس میخوندم. ولی برای اینکه از کسلی و اتلاف وقت، که معمولا تو خونه اتفاق میفته، جلوگیری کنم از پاییز صبح تا بعد از ظهر کتاب­خونه می­رفتم و از اونجایی که به سرعت مطالعه دوران کنکور اهمیت میدم ترجیح دادم انفرادی کار کنم.

منابعی که برای دانشجویان سال بعد توصیه می کنید، چه منابعی هستن؟

در آزمون‌های پژوهش شرکت کردید؟ به نظر شما سطح سوالات، طراحی اساتید تا چه حد شبیه به کنکور ارشد بود؟ در مورد رقابت این آزمون‌ها چی می تونید بگید؟ آیا رقبای اصلی تون رو در این آزمون‌ها دیدید و کلا نتایج و روند شما به نتایج کنکور شبیه بود؟

بله، به صورت منظم در ۸ مرحله آزمون شرکت کردم، البته با فراهم کردن آزمون­های سال ۹۲، هفته قبل از هر آزمون به صورت آزمایشی سوالات آزمون مشابه سال پیش رو کار میکردم.

به نظرم در دروس زبان، احتمال و آمار سوالات بسیار شبیه بود به طوری که سر جلسه کنکور از نظر تیپ سوالات واقعا تفاوتی احساس نکردم. برای درس ریاضی سطح سوالات آزمون­های پژوهش به مراتب مشکلتر بود ولی شکل سوالات کنکور دقیقا شبیه آزمون­ها بود. در مورد دروس تحقیق در عملیات و اقتصاد هرسال سبک و تیپ سوالات کنکور عوض میشه و شکل خاصی نداره، با این حال فک نکنم سوالی تو کنکور برای این دو درس اومده باشه که شبیه ش رو تو ۸ دوره آزمون ندیده باشیم.

اگه الان جدول رتبه­ های برتر کنکور رو با رتبه­ های برتر آزمون­های آخر پژوهش مقایسه کنید کاملا مشخصه که رقابت تو آزمون­های پژوهش مساوی با رقابت تو کنکور سراسری هست. من خودم علیرغم رتبه­های خوبی که تو آزمونهای پژوهش داشتم ولی فقط تو آزمون آخر تونستم رتبه ۳ رو کسب کنم و این رتبه رو تا قبل از اعلام نتایج کنکور تصادفی قلمداد می­کردم. ولی وقتی نتیجه کنکور رو دیدم این جمله که “یکی از رتبه های دو آزمون آخر پژوهش، رتبه­ کنکورته” بهم ثابت شد.

برنامه شخصی شما آیا با آزمون‌ها هماهنگ بود و لزومی در این کار می‌بینید؟

بله، چرا وقتی یه موسسه که چند سال در زمینه کنکور صنایع فعالیت می­کنه و از نتایج به دست اومده تجربه کسب کرده و داره حاصل تجربه­ ها رو در قالب یه برنامه در اختیارت قرار میده، خودت رو به زحمت بندازی و ریسک کنی؟! هماهنگ بودن با برنامه آزمون­ها علاوه بر اینکه کمک میکنه به موقع به مباحث برسی، این مزیت رو داره که آمادگیِ دروس خونده شده­ ی روزهای اخیرت رو ارزیابی کنی.

روش خاصی برای تست زدن داشتید؟ مثلا تستهای سخت رو بپرید یا تستی رو علامت بزنید و …

سر جلسه آزمون تستهای هر درس رو به سه دسته ­ی تستهایی که بلدم، تستهایی که شک دارم یا وقت­گیرند، تستهایی که بلد نیستم، تقسیم می­کردم. دسته اول تست­هایی بودند که غالبا در وقت استاندارد حل می­کردم. از روی تست­های دسته دوم رد میشدم و زمان رو ذخیره می­کردم و بعد از حل تست­های دسته اول به حلشون مشغول میشدم. اگر بعد از اتمام این دو دسته وقتی باقی می­موند به سراغ دسته ­ی سوم می­رفتم که غالبا وقت نمی­شد. در آزمون تستی به خصوص کنکور ارشد همیشه باید به این نکته توجه داشت که قرار نیست همه­ ی تست­ها رو بزنی، فقط کافیه تست­هایی که بلدی رو تو زمان استاندارد درست بزنی.

شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار می‌کردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار می‌کرد…؟

هیچوقت از نتیجه ­ی راهی که توش بودم نا امید نشدم، چون هدف اصلی من دوران کنکور رسیدن به برنامه­ هام و برطرف کردن نقاط ضعفم بود که هر روز داشتم نتیجه ­اش رو می­دیدم. ولی اواخر پاییز از درس خوندن بارها خسته شدم. وقتی از درس خسته می­شدم یه کاغذ میذاشتم و مباحثی که تا اون روز خونده بودم رو می­نوشتم، در مقابل مباحثی که قرار بود در ادامه کار کنم هم یادداشت و روزهای باقیمونده تا کنکور رو محاسبه می­کردم. وقتی روند پیشرفتم رو میدیدم انرژی دوباره می­گرفتم و با مشاهده برنامه آینده علاوه بر اینکه ذهنم مرتب می­شد، انگیزه مجدد برای ادامه پیدا می­کردم.

در دو زمان میخوام بدونم چه رتبه‌ای از خودت متصور بودی؟ یکی نزدیک بهمن و پیش از کنکور و یکی هم اسفند و بعد از کنکور؟

رتبه­ای که قبل از کنکور برای خودم تصور میکردم بین ۵ تا ۱۰ بود. ولی بعد از کنکور واقعا ایده­ ای از نتیجه نداشتم. ولی مطمئن بودم تک رقمی نمی­شم.

در زمان درس خوندن برای کنکور تفریح هم داشتی؟ چند ساعت صرف تفریحاتتون می کردین در طول هفته؟

معمول­ترین تفریح من رفتن به باشگاه و ورزش بود که هفته­ ای حدود ۸ الی ۱۰ ساعت وقت می­ذاشتم و تا هفته آخر دوران کنکور ادامه دادم. ورزش رو از دوجهت به همه داوطلبای کنکور توصیه می­کنم، اول اینکه باعث سرحالی و شادابی ذهن و بدن می­شه، دوم به خاطر اینکه از اضافه وزن در پایان دوران کنکور جلوگیری می­کنه؛ که البته مورد دوم برای من صادق نبود!!! در کنار ورزش، مطالعه آزاد از بهترین تفریحاتم بود که تونستم دو کتاب رو تو دوران کنکور مطالعه کنم. البته برای استراحت هر چند هفته، دو سه روز وقتم رو با دوستان سپری می­کردم.

چه کسانی تو این راه پر پیچ و خم کمکت کردن و در موفقیتتون بیشترین تأثیر رو داشتن؟

به دور از کلیشه، به واقع بیشترین کمک رو توکل به خدا کرد و شرایط آرومی برای دوران کنکورم فراهم شد. در مرحله بعد پدر، مادر و خواهرم با پشتیبانی همیشگی و دلگرمی­هاشون تکیه ­گاه خوبی برای اون دوران بودند. به لحاظ درسی هم مشاوره­ها و راهنمایی­های مفید و سازنده­ ی دوست خوبم، مهندس بهادری (رتبه ۱۳ سال ۹۰) کمک بزرگی برام بود. البته واقعا دوست­های زیادی من رو تو این دوران یاری کردن که جا داره از همه­ ی این افراد تشکر کنم.

به نظر شما مشاوره تحصیلی و پیگیری یک مشاور متخصص در مقاطع زمانی مختلف میتونه تأثیر گذار باشه؟

به خود داوطلب بستگی داره. بعضی­ها دوست دارن که برنامه ­ها دست خودشون باشه که برای این افراد تعیین مشاور بی­ فایده­ است. ولی اگر ساز و کاری باشه که افراد بتونن به تصمیم خودشون مشاور انتخاب و از خدمات استفاده کنن، حتما تاثیر به سزایی در نتیجه­ ی فرد میذاره.

تو بحث ارشد مهندسی صنایع، اگه بازم به عقب برگردی برای کنکور همین دپارتمان صنایع پژوهش با این کادر اساتید رو انتخاب می‌کنی؟

به احتمال زیاد بله. از اونجایی که دپارتمان به صورت تخصصی رشته صنایع رو دنبال می­کنه، به نظرم اساتید و کادر آزمون­ها به شناخت خوب و درستی از کنکور صنایع طی این چند سال رسیدند و این تجربه مهم رو در قالب آزمون­های مرحله ­ای در اختیارم قرار دادند.

برامون از اون چند ماه (آخر بهمن تا اول اردیبهشت) که احتمالاً هم با کلی فکر و خیال گذشته که چه رتبه‌ای در انتظارمه، بگید؟

اتفاقا تمام تلاشم این بود وارد فکر و خیال نشم و سر خودم رو با کارهای مختلف گرم می­کردم. حتی درصدهام رو هم حساب نکردم، همیشه هم می­گفتم تا روز کنکور من نگران بودم، از کنکور به بعد رو بذار سازمان سنجش نگرانه اعلام نتایج باشه. در هر صورت فکر و خیال به جز سردرگمی و مشغولیت ذهنی نتیجه­ ی دیگه­ ای نمی­تونست داشته باشه.

کاری هست که از انجام ندادنش افسوس بخوری؟ در این مورد چه توصیه‌ای برای داوطلبین داری؟

در مورد کنکور فقط یک چیز، زبان. کاش زودتر شروع و مطالعه می­کردم. می­تونستم درصد بیشتری بزنم و از اون مهمتر وقتی که براش میذاشتم رو بین بقیه درس­ها پخش می­کردم. نه فقط برای داوطلبین، بلکه به همه دانشجوها توصیه می­کنم زبان رو جدی بگیرن و براش وقت بذارن، چون هر کاری بخوان بکنن به ابزار زبان احتیاج دارن.

به نظرت باید برای هر درس چند تا منبع رو خوند یا یک منبع کافیه؟

باید یک یا دو منبع معتبر پیدا کرد و تمام وقت براشون وقت گذاشت و ته­ و توشون رو دراورد. اصلا تو زمان محدود دوران کنکور مگه وقت میشه چند منبع رو خوب خوند؟! من خودم علاوه بر کتاب­ها، جزوه­ های کلاسی اساتید دپارتمان برای هر درس رو تهیه کردم و بارها بارها از روز اول تا کنکور متن و تست­هاشون رو مرور کردم.

از الان تا شروع ترم دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد چه برنامه ای برای خودت داری؟

اول باید این شش واحد که از کارشناسی مونده رو تموم کنم. بعد احتمالا به دنبال کار باشم، بالاخره از رتبه و مدرک برا آدم نون درنمیاد!

به چه فیلدی از حوزه های مختلف مهندسی صنایع برای شروع کار علاقه داری؟

علاقه اصلی خودم زمینه ­های برنامه­ ریزی و زمان­بندی به کمک مدلسازی­های ریاضی و تحقیق در عملیات هست. ولی همانطور که گفتم مهندسی صنایع انقد برام جالبه که در هر زمینه­ ای از اون مشغول کار بشم برام جذابیت داره و به طور جدی دنبال می­کنم.

به دکتری هم فکر می­کنی؟

کاملا بستگی به دو سال ارشد داره، اگه شرایط به نحوی بود که احساس کردم هنوز پتانسیل ادامه تحصیل برای دوره­ ی دکتری دارم و اهدافم با گرفتن دکتری محقق می­شه، حتما پیگیری می­کنم.

با شنیدن این کلمات اولین واژه ای که به ذهنت میاد رو بگو :

• مهندسی صنایع: هویت
• کنکور ارشد: پشتکار
• پژوهش: تکیه­ گاه
• شریف: جوونی

در پایان مهم‌ترین توصیه‌ای که برای داوطلبان کنکور سال بعد دارید چیه؟

اول اینکه اگر زبان­شون خوب نیست، آب دستشونه بذارن زمین، برن شروعش کنن. بعد اصلا به گذشته کار نداشته باشن و آینده رو ببینن، همه عقب افتادگیا رو میشه تو همون چندماه دوران کنکور جبران کرد. چیزی که مهمه روند رشدتون تا کنکوره، زیاد به نتیجه و رتبه فکر نکنید.

اینکه رتبه سه رقمی آزمون اولتون رو تا آزمون آخر دو رقمی کنید بزرگترین ارزش رو داره، اون موقعست که احساس پیروزی می­کنید. مهم اینه روز قبل کنکور که دارید کتاب­ها رو میذارید کنار از خودتون راضی باشید. باور کنید من ۱۶ بهمن، روز قبل کنکور، خوشحال­تر از ۲۲ اردیبهشت، روز اعلام نتایج، بودم. چون تو رقابت با خودم بردم و دوباره به خودم اثبات کردم با انگیزه تونستم به برنامه­هام برسم. وقتی تو رقابت با خودتون پیروز بشید، اونوقت می­تونید از خیلی­ها جلو بزنید.

“در آخر لازم میدونم از اساتید، کادر اجرایی و همگی کارکنان موسسه پژوهش به ­خاطر خدمات واقعا مفید و منحصر به فردشون که بهترین ابزار برای موفقیت بنده رو در آزمون سراسری فراهم کردند تشکر ویژه کنم و به تمامی این عزیزان خسته نباشید بگم!”