مصاحبه با رتبه ۱۱ مالی و ۱۲ صنایع

در کنکور کارشناسی ارشد مهندسی صنایع سال ۱۳۹۴

کمی خود را معرفی کنید و بفرمایید مقطع کارشناسی را در چه رشته و دانشگاهی گذراندید؟

با عرض سلام. ستاره کاظمی خیری هستم. متولد تهران، شهریور سال ۷۲ و مقطع کارشناسی را در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و در رشته مهندسی صنایع گذرانده ام

در زمان تحصیل در مقطع کارشناسی وضعیت تحصیلی شما به چه صورت بود؟

بهتر است دوران تحصیلم را به دو مقطع تقسیم کنم. مقطع اول مربوط به زمانی است که اکثر درس ها عمومی بودند و ارتباط مستقیمی به مباحث رشته مهندسی صنایع نداشتند. در این مقطع علاقه زیادی به دروس نداشتم و زمان زیادی را صرف یادگیری مباحث نمی کردم و به همین دلیل نمراتم در حد متوسط بود ولی هر چه که پیش رفتیم و با دروس اصلی مهندسی صنایع آشنا شدم، علاقه ام به رشته تحصیلی ام بیشتر شد و با علاقه مباحث را دنبال می کردم و همین مسئله باعث کسب نمرات بهتر و بالا رفتن معدلم شد.

چی شد که حس کردید باید کنکور ارشد بدید؟ واقعا به این حس که نیاز به کارشناسی ارشد دارید رسیده بودید یا جو دانشجوها و فشار خانواده و جامعه و … باعث این انتخاب شد…

لزوم ادامه تحصیل در مراتب بالاتر چیزی نبود که به آن مطمئن نباشم و تردیدی نداشتم که پس از اتمام دوره کارشناسی تحصیلاتم را ادامه دهم و به قول یکی از اساتید دانشکده، ادامه تحصیل هیچ منفعتی هم که نداشته باشد لا اقل آدم را از کسب کردن حداقل هایی در زندگی مطمئن می کند، این در حالیست که همه می دانیم خیلی بیشتر از حداقل ها را در این راه به دست خواهیم آورد. اما تردید اصلی ام در مورد انتخاب رشته ای بود که می خواستم در آن زمینه ادامه تحصیل دهم و این دودل بودن ادامه داشت تا اینکه همان طور که گفتم به دنبال افزایش علاقه ام به مهندسی صنایع در نهایت در انتهای ترم ۶ بود که به کمک مشورت با خانواده، اساتید و دوستان عزیزم تصمیم گرفتم که همین رشته مهندسی صنایع را انتخاب کنم.

از روند درس خوندنتون برامون بگید، اگر از روزی که خوندن رو برای کنکور کارشناسی ارشد شروع کردید رو به بازه‌های زمانی دو ماهه تقسیم کنیم، تو هر بازه چه قدر درس میخوندید و رو چه دروسی تمرکز می‌کردید؟

نحوه درس خوندنتون چطور بود؟ کجا درس می‌خوندین؟ خونه یا کتاب خونه؟ گروهی یا فردی؟

در تابستان که در خانه درس ها را می خواندم. از مهر که دانشگاهم شروع شد برنامه مرتبی برای درس خواندن نداشتم و بر اساس کارهای دانشگاه  بسیار متغیر بود. مکان درس خواندن هم در خانه و کتاب خانه دانشگاه و همواره به صورت فردی بود.

منابعی که برای دانشجویان سال بعد توصیه می کنید، چه منابعی هستن؟

در آزمون‌های پژوهش شرکت کردید؟ به نظر شما سطح سوالات، طراحی اساتید تا چه حد شبیه به کنکور ارشد بود؟ در مورد رقابت این آزمون‌ها چی می تونید بگید؟ آیا رقبای اصلی تون رو در این آزمون‌ها دیدید و کلا نتایج و روند شما به نتایج کنکور شبیه بود؟

بله شرکت می کردم. سطح سوالات خیلی خوب بود و سوالات استاندارد بودند و رقابت بسیار خوبی در آزمون ها جریان داشت اما متاسفانه من به دلیل برنامه درسی دانشگاهم گاهی اوقات از برنامه آزمون عقب می ماندم و نمی توانستم عملکردی که مطلوب خودم بود را در این آزمون ها نشان دهم و به دلیل اینکه پس از اتمام ترم ۷ دانشگاه، تمام وقتم را صرف مرور و جمع بندی مباحث کردم، بسیاری از آن کم و کاستی ها جبران شد و در نهایت بهترین آزمونی که در آن با تسلط و اعتماد به نفس و آرامش لازم شرکت کردم آزمون کنکور بود، بنا بر این نتیجه کنکور از آزمون های پژوهش بسیار بهتر شد. پس از اعلام نتیجه اولیه کنکور متوجه شدم که رقبای اصلی ام نیز در این آزمون ها شرکت می کردند.

برنامه شخصی شما آیا با آزمون‌ها هماهنگ بود و لزومی در این کار می‌بینید؟

بله کاملا سعی می کردم با برنامه آزمون ها هماهنگ باشم و این کار برای کسی در شرایط من که درگیر کارهای دانشگاهش هم بود بسیار حائز اهمیت می نمود چرا که به گونه ای اطمینانی به من می داد که خواندن درسی را از قلم نیندازم. به دوستان علاقه مند برای شرکت در کنکور سال های آینده نیز پیشنهاد می کنم طبق یک برنامه ریزی منظم درس خواندشان را پیش ببرند (ترجیحا برنامه آزمون ها) و اگر اتفاقی افتاد و کمی از برنامه عقب افتادند، نگران نشوند و دست از تلاش بر ندارند چرا که موفقیت با حفظ آرامش و تداوم تلاش و پشتکار به دست می آید.

روش خاصی برای تست زدن داشتید؟ مثلا تستهای سخت رو بپرید یا تستی رو علامت بزنید و …

بله سعی می کردم روی تست های سخت وقتم را تلف نکنم و کنار تست هایی که فکر می کردم نکته اش را بلدم ولی زمان گیر است علامت می گذاشتم که پس از زدن تست های آسان تر به آنها برگردم. این مهارتی نیست که در روز جلسه کنکور به آن برسید، پیشنهاد می کنم این کار را از اولین آزمون هایتان تمرین کنید.

شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار می‌کردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار می‌کرد…؟

بله متاسفانه در ماه دی که امتحان ها و پروژه های دانشگاهی در جریان بودند فشار روحی و کمبود وقت بسیاری را تجربه کردم و از برنامه های درسی ای که برای خودم در نظر می گرفتم عقب می ماندم و بسیار محتمل می نمود که از کنکور دادن منصرف شوم اما خوشبختانه توانستم آن دوران را از سر بگذرانم. موارد زیادی به من در این بازه زمانی کمک کردند که مهمترین آنها توکل به خدا و ارتباط قلبی با او و آرامشی بود که برایم در پی داشت. در مراتب بعدی حمایت و سخنان اطمینان بخش خانواده و دوستان و اساتیدم بود که همواره تشویقم کردند و فضا را به گونه ای برایم مهیا کردند که بتوانم با بیشترین تمرکز به درس خواندن ادامه دهم و بابت حضور چنین افرادی در زندگی ام خودم را از خوش بخت ترین افراد می دانم و خدا را بابتشان همواره شکر می کنم.

در دو زمان میخوام بدونم چه رتبه‌ای از خودت متصور بودی؟ یکی نزدیک بهمن و پیش از کنکور و یکی هم اسفند و بعد از کنکور؟

حقیقتش را بخواهم بگویم این است که نزدیک بهمن به رتبه خاصی فکر نمی کردم چرا که رتبه هایم در آزمون ها بسیار متغیر بود و از آنها نمی توانستم به عنوان پیش فرضی استفاده کنم و بیشتر حواسم روی این مسئله بود که بیشترین استفاده را از زمان باقی مانده کنم، دلیلش هم این بود که در فاصله بین دو آزمون آخر، امتحانات دانشگاهم تمام شده بود و وقت بیشتری برای درس های کنکور و مرور درس ها و زدن تست کنکور سال های قبل داشتم. بعد از کنکور حس خوبی از عملکردم در طی آن برایم مانده بود ولی چون رتبه های آزمون هایم دلخواهم نبود، جرئت فکر کردن به رتبه های خیلی خوب را نداشتم و شاید فکر می کردم کمی از آزمون های پژوهش بهتر شوم ولی نه تا این حد.

در زمان درس خوندن برای کنکور تفریح هم داشتی؟ چند ساعت صرف تفریحاتتون می کردین در طول هفته؟

بله، تقریبا تمام پنجشنبه ها را ۵ ساعت استراحت می کردم که با خانواده و دوستانم سپری می شد. در طول هفته هم با خواندن کتاب های غیر درسی در برخی از روزها و یا دیدن فیلم تفریح می کردم.

چه کسانی تو این راه پر پیچ و خم کمکت کردن و در موفقیتتون بیشترین تأثیر رو داشتن؟

همان طور که پیش از این اشاره کردم بعد از توکل به خدا، پدر، مادر و خواهرم و هم چنین اساتید و دوستان عزیزم  با محبت غیر قابل وصفی همواره حمایت و تشویقم کردند و بدون این افراد موفقیتی برایم میسر نمی شد.

به نظر شما مشاوره تحصیلی و پیگیری یک مشاور متخصص در مقاطع زمانی مختلف میتونه تأثیر گذار باشه؟

پاسخ این سوال کاملا مشخص است. به نظر من نه فقط در زمینه های تحصیلی و کنکور، بلکه در تمام طول عمرمان اگر از کمک افرادی که مشاوران شایسته ای هستند استفاده کنیم، چند قدم جلوتر خواهیم بود، حتماً شنیده اید که می گویند “برای موفقیت لازم نیست نابغه باشید، کافیست یک قدم جلوتر باشید”.  با اینکه خرد نمی تواند از فردی به دیگری منتقل شود ولی بینش افراد می تواند تغییر کند و به دنبال آن می توانیم بیاموزیم که مسیر های بهتری را انتخاب کنیم و تصمیم های درست تری بگیریم.

برای چه دروسی در کنکور کارشناسی ارشد در کلاس های پژوهش ثبت نام کردید؟

من کلاس های آمار و احتمال دکتر ایوزیان، تحقیق در عملیات ۱و۲ دکتر زاهدی سرشت، کنترل موجودی دکتر عبدالله زاده و زبان تخصصی مهندس شایان را در تابستان و کلاس های نکته و تست دکتر ایوزیان و دکتر زاهدی سرشت را در پاییز گذراندم.

آیا از شرکت در کلاسهای ما نتیجه گرفتید؟ (شرکت در کلاسهای آمادگی کنکور پژوهش تا چه اندازه در موفقیت شما تأثیر گذار بود؟)

بله کاملاً. شرکت در این کلاس ها از دو جنبه برای من بسیار مفید بودند. اول اینکه به مطالب درسی مربوطه اشراف کامل پیدا کردم و جنبه دوم از این بابت که اساتید پژوهش در کنار آموزش مباحث درسی به بهترین شکل ممکن، مشاوران بسیار متخصصی هم در زمینه کنکور هستند و من از توصیه هایشان در طول این کلاس ها توانستم به خوبی بهره مند شوم.

تو بحث ارشد مهندسی صنایع، اگه بازم به عقب برگردی برای کنکور همین دپارتمان صنایع پژوهش با این کادر اساتیدرو انتخاب می‌کنی؟

بدون تردید همین کار را خواهم کرد چرا که همراهی کادر این دپارتمان تا انتهای مسیر ادامه داشت و بدون این همراهی، موفقیت من در کنکور حاصل نمی شد.

برامون از اون چند ماه (آخر بهمن تا اول اردیبهشت) که احتمالاً هم با کلی فکر و خیال گذشته که چه رتبه‌ای در انتظارمه، بگید؟

راستش را بخواهید تا قبل از عید، دوران بسیار خوبی بود، هم خیال های شیرینی برای خودم از نتیجه کنکور داشتم و هم اینکه به آسودگی ذهنی رسیده بودم و کمی با استراحت و تفریح دوران سخت درس خوانی را جبران می کردم، اما از اواسط فروردین به بعد که هم کارهای دانشگاه به دلیل شروع میان ترم ها و پروژه ها سنگین تر شده بود و هم از دوران شیرین بعد از کنکور دور و به دوران دلهره آور اعلام نتایج نزدیک می شدم، فکر و خیال ها بیشتر رنگ تردید گرفتند تا حدی که یادم می آید سه شنبه، روز اعلام نتایج، به دوستانم می گفتم که از کجا معلوم کنکور فقط برای من آسان بوده و برای بقیه هم این طور نبوده باشد؟ شاید همه آن کسانی که در آزمون ها از من رتبه بهتری می گرفتند، در کنکور هم خیلی بهتر از من آزمون داده باشند. حتی گفتم اگر رتبه ام حدود ۳۰۰ شود، دوباره کنکور می دهم. این فکر هایم را اینجا گفتم که بدانید چه قدر فکر و خیال به سراغ آدم می آیند و اگر برای شما هم پیش آمد، فقط سعی کنید خودتان را سرگرم کارهای دیگر کنید که این فکرها اذیتتان نکند.

کاری هست که از انجام ندادنش افسوس بخوری؟ در این مورد چه توصیه‌ای برای داوطلبین داری؟

معمولاً بسیار کم پیش می آید افسوس چیزی را بخورم، دلیلش هم این است که تصمیماتم را با آگاهی کامل از شرایط و نتایجی که در پی می تواند داشته باشد، می گیرم و اگر نتیجه اش هم مطلوب من نبود، پای عواقبش می ایستم ولی می توانم در جواب به سوالتان بگویم که بله، کارهایی هست که اگر به عقب برگردم به گونه متفاوتی انجامشان دهم.

توصیه هایم اینهاست:

۱) مطالعه زبان را زودتر شروع کنید تا در پی آن زودتر به مرحله مرور و زدن تست های کنکور برسید. هرچند که شخصاً فراگیری زبان را از کلاس سوم ابتدایی شروع کردم که هم اکنون نیز ادامه دارد و فکر می کنم تسلط کافی بر این زبان نقش بسیار مهمی در نتیجه کنکور و تمایز شما از سایرین دارد!

۲) تا انتهای تابستان به تسلط در بخش های آمار، احتمال، تحقیق در عملیات و دو درس تخصصی برسید. بعداً بابت زمانی که برایتان در پاییز می ماند از خودتان تشکر خواهید کرد.

۳) مرور مطالب را فراموش نکنید. اولش سخت است اما راهش را که پیدا کنید به کار مورد علاقه تان تبدیل می شود و تاثیرش را که در آزمون ها ببینید باز هم از خودتان تشکر خواهید کرد.

۴) زمان درس فقط به درس فکر کنید و زمانی که برای تفریح کنار می گذارید، دیگر به فکر درس نباشید.

۵) خودتان را گول نزنید!

۶) از یکی از معلم های عزیز پیش دانشگاهی ام یاد گرفتم که به رویا هایم خیانت نکنم. همه ما رویاها و آرزو هایی داریم که اگر مراقبشان نباشیم در طول زمان کمرنگ می شوند و دلیلش هم این است که هر بار بهانه های جدیدی به جای رویاهایمان دستمان را می کشند و به بیراهه می برند. زمان بگذارید و به رویاهایتان فکر کنید و بعد خواهید دانست که چه مسیری شما را به آن می رساند، سپس به آن وفادار بمانید و تمام فکر و تلاشتان را صرف رسیدن به آنها کنید.

به نظرت باید برای هر درس چند تا منبع رو خوند یا یک منبع کافیه؟

من برای هر درس فقط یک منبع را خواندم و به نظرم درست و حسابی خواندن یک منبع شمارا از خواندن چند منبع بی نیاز می کند.

از الان تا شروع ترم دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد چه برنامه ای برای خودت داری؟

در حال حاضر مشغول تقویت زبان انگلیسی ام و یادگیری حرفه ای MATLAB  و Excelهستم. در برنامه های آتی ام هم قصد یادگیری یک زبان برنامه نویسی را دارم. در دوره های مقاله نویسی و مدیریت پروژه موسسه توسعه هم ثبت نام کرده ام. قصد دارم با مطالعه مقاله های علمی، حوزه پژوهشی ام را نیز تعیین کنم تا با دید بهتری موضوع پروژه پایانی کارشناسی ارشدم را انتخاب کنم.

با شنیدن این کلمات اولین واژه ای که به ذهنت میاد رو بگو

• مهندسی صنایع: دوست دیریافته
• کنکور ارشد: آغاز نو
• ایوزیان: انگیزه و امید
• پژوهش: همراه همیشگی
• زاهدی سرشت: یکی از بهترین ها

در پایان مهم‌ترین توصیه‌ای که برای داوطلبان کنکور سال بعد دارید چیه؟

موفقیت تنها در پی آرامش و اطمینان از نتیجه بخش بودن تلاشهایتان می آید و تنها تاکید نهایی من روی جمله ایست که در تمام لحظات زندگی ام کمکم کرده است: یاد خدا آرامش بخش دلهاست.