مصاحبه با مهندس روح الله رمضان زاده رتبه ۱۵ گرایش مهندسی صنایع- سیستمهای اقتصادی اجتماعی

۱٫ با سلام؛ در ابتدا تشکر می‌کنم به خاطر وقتی که برای مصاحبه اختصاص دادید. کمی خود را معرفی کنید و بفرمایید مقطع کارشناسی را در چه رشته و دانشگاهی گذراندید؟

با عرض سلام خدمت تمام کنکوری های عزیز، بنده روح الله رمضان زاده متولد سال ۱۳۶۸ تهران هستم – دانشجوی ورودی ۸۷ ریاضی کاربردی دانشگاه شاهد

۲٫  در زمان تحصیل در مقطع کارشناسی وضعیت تحصیلی شما به چه صورت بود؟

بد نبود – به جز ترم اولم که به لطف دانشگاه ۲ درس رو افتادم و مشروط شدم – درسم رو به خوبی پیش بردم – تا حدی که در ۴ ترم معدل بالای ۱۸ و در یک ترم با وجود ۱۸ واحد تخصصی معدلم ۲۰ شد! و در کل معدل کلم ۱۶٫۶۶ می باشد

۳٫ از روند درس خوندنتون برامون بگید، اگر از روزی که خوندن رو برای کنکور کارشناسی ارشد شروع کردید رو به بازه‌های زمانی دو ماهه تقسیم کنیم، تو هر بازه چه قدر درس میخوندید و رو چه دروسی تمرکز می‌کردید؟

۴٫      در مورد تفاوتی که کنکور کارشناسی و کارشناسی ارشد با هم دارند برامون بگید؟ و به نظر شما این تفاوت در کدام بخش این دو کنکور است؟

در کنکور کارشناسی شما در یک بلاتکلیفی بزرگ با کلی رقیب میجنگی اما در کنکور ارشد شما با گذراندن حداقل ۶ ترم در یک رشته خاص تقریبا علاقه و حیطه ی کاری خود را برای کنکور ارشد پیدا میکنید – اما کنکور ارشد با توجه به تمرکز خواستش در هر رشته به مراتب سخت تر از کنکور کارشناسی هست – به خصوص کنکورهای ارشد سال ۹۲ در تمامی رشته ها!!!

۵٫ آیا شما در کلاس‌های پژوهش شرکت کردید و در صورت شرکت آیا با کلاس‌ها همگام بودید؟ به نظر شما تأثیر کلاس‌ها در موفقیت شما تا چه حد بود؟

من در تمامی کلاس های پژوهش شرکت کردم و تمامی کلاس ها سرعت مطالعه و فهم من را بالا بردند به جز زبان که البته مقصرش خودم بودم و هیچوقت بهش علاقه نداشتم و مطالعش نکردم و اگر خواندم تنها لغت و به اجبار و از روی احتیاط بود!

۶٫ در آزمون‌ها چه طور؟ به نظر شما سطح سوالات، طراحی اساتید تا چه حد شبیه به کنکور ارشد بود؟ در مورد رقابت این آزمون‌ها چی می تونید بگید؟ آیا رقبای اصلی تون رو در این آزمون‌ها دیدید و کلا نتایج و روند شما به نتایج کنکور شبیه بود؟

به نظر من سطح آزمون های آزمایشی خوب بود و من تمامی رقبای اصلی خودم را در آزمون ها میدیدم – اما متاسفانه کنکور امسال فاجعه بود و به نظر من اصلا استاندارد نبود و واقعا شوک بزرگی برای همگان بود – به جز آزمون اول که من رتبم ۲۱ شد (بخاطر نخواندن اقتصاد کلان) من در تمامی آزمون ها رتبم زیر ۱۰ شد و در ۵ آزمون زیر ۵ شدم – اما کنکور آنقدر شوک و استرس به من داد که باعث شد روز کنکور من خودم نباشم و کنکورو خراب کنم مخصوصا درصد درس ریاضیمو با زدن ۶ غلط! و یه جورایی رتبه کنکورم بدترین رتبم باشه –اما رقبای من در کنکور خوشبختانه همان رقبای پژوهش بودند و من رتبم خیلی هم بد نشد

۷٫ برنامه شخصی شما آیا با آزمون‌ها هماهنگ بود و لزومی در این کار می‌بینید؟

من همیشه خودم را به آزمون ها میرسوندم (به جز آزمون ۱) و به نظر من رسوندن مطالب به آزمون ها خیلی مهمه – چون رسیدن به آزمونها دقیقا یعنی رسیدن به کنکور – شما تا چشم به هم بزنید همه آزمونها رو دادید و نشستید سر جلسه آزمون آخرتون که کنکور باشه! پس از الان خوب برنامه ریزی کنید و خوب درس بخوانید

۸٫ با توجه به اینکه رشته شما در کارشناسی هم ریاضی بود چه لزومی دیدید که در کلاس‌های آمار و تحقیق هم شرکت کنید؟

چون درسی که همه ی ما در دانشگاه میخونیم با درسی که قراره برای کنکور بخونیم زمین تا آسمون فرق داره! و نشستن سر کلاس دکتر ایوزیان و دکتر زاهدی سرشت بسیار موثر و همچنین لذت بخش است.

من مطمئن هستم تمامی کسانی که سر کلاس این ۲ عزیز نشستن شیرین ترین کلاس های زندگیشان را تونستند تجربه کنند.

۹٫  نحوه تست زدن شما به چه صورت بود؟ در واقع منظورم اینه که چه نسبت درس میخوندید و چه نسبت تست می­زدین؟ و آیا روش خاصی برای تست زدن داشتید؟

     من از شروع تا خود کنکور یکی یکی تست میزدم – به جز تست های آزمون های جامع و آزمون های ۹۱ پژوهش و کتابهای ۲۰۰۰ تست (حتی آن ها را هم بعضی وقت ها یکی یکی میزدم!) و هیچگاه تستی رو که بلد نبودم بابتش اعصابم بهم نمیریخت و بهش گیر نمیدادم – حتی ۱ماه به کنکور – من از یه جایی به بعد (از جایی که جزوه درس را ۲ بار میخوندم و درسم تموم میشد با تستاش) هر هفته علاوه بر تست زدن جزوه آن درس را ۱ دور کامل به سرعت میخواندم – من از مهر هر هفته حداقل  70-60 ساعت درس میخوندم – تقریبا ۸۰% این زمان رو تست و ۲۰% آن رو به مرور جزوات و نکات میپرداختم – من در هر روز تقریبا یک درس را میخواندم و روش تمرکز میکردم (مثلا شنبه ها و ۱شنبه ها آمار میخوندم – روزی ۱۱-۱۰ ساعت بقیشم زبان میخوندم- ۲شنبه تحقیق – ۳شنبه و ۴شنبه ریاضی- ۵شنبه اقتصاد) این روش به نظر من باعث تمرکز خیلی زیاد روی درس و بالا رفتن سرعت فهم مطالب و خواندن مطالب و تست زدن میشه

۱۰٫ منابع شما برای کنکور ارشد در درس‌های مختلف چی بود و چه منابعی پیشنهاد می‌کنید برای داوطلبان؟

سیستم

۱۱٫   با توجه به اینکه رشته کارشناسی شما صنایع نبود چطور شد که این رشته رو انتخاب کردین؟در واقع معیار انتخابتون چه چیزهایی بود؟

اینکه صنایع خیلی شبیه به رشته ریاضی بوده و بازار کار خوبی دارد – من از همون ابتدای کارشناسی تصمیم گرفته بودم که در صورت ادامه تحصیل برای ارشد کنکور صنایع بدهم و به همین خاطر بیشتر دروس صنایع که در دانشگاه ارائه شد را به عنوان درس اختیاری برداشتم – از جمله اقتصاد مهندسی – تحقیق ۲ – کنترل پروژه – اقتصاد خرد و کلان (بعد از کنکور ارشد)

۱۲٫   شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار می‌کردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار می‌کرد…؟

من از همون اول برای خودم انگیزه و هدف ایجاد کرده بودم و جز معدود کسانی بودم که هیچوقت از درس خوندن خسته نشدم و کم نیاوردم – من از مهر تا روز کنکور مداوم روزی ۱۲ ساعت درس میخوندم(به جز روزهایی که کلاس میرفتم) – و هر وقت که کمی خسته میشدم به سرعت به موفقیت و اهدافم فکر میکردم و به درس خوندن ادامه میدادم – هم چنین توکل به خدا و نماز خواندن و راز و نیاز با خدا و امید به آینده به من خیلی کمک میکرد. خانوادم خیلی مهم هست و روحیه دادن و کمک و حمایت کردنشون – که خداروشکر من خانوادم خیلی کمکم کردند. من خوشبختانه در آزمون ها نتیجه درس خوندنم را میگرفتم و بدون زبان همش زیر ۱۰ بودم(به جز آزمون اول)، اما متاسفانه من آمادگی کنکور امسال را نداشتم و خیلی سر جلسه شوکه شدم و استرس گرفتم و واقعا کنکور را خراب کردم. البته من آنقدر خوب درس خوانده بودم که خراب کردنم شد رتبه ۱۵ و دانشگاه شریف!

۱۳٫  کاری هست که از انجام ندادنش افسوس بخوری؟ در این مورد چه توصیه‌ای برای داوطلبین داری؟

برای رسیدن به هدف بزرگی همچون موفقیت در کنکور ارشد من خودم مجبور شدم همه زندگیم را تعطیل کنم مخصوصا تفریح و مسافرت رفتن و ورزش – که به نظرم تقریبا ارزشش رو داشت – من اصلا آدم خرخونی نیستم و منم زندگی تک بعدی را دوست ندارم – اما این بار برای موفقیت در زندگیم چند ماهی همه زندگیم درس بود – توصیه من به دوستانی که میخواهند رتبه زیر ۱۰۰ بیاورند و شرایط گذشتشون شبیه به من هست اینه که چند ماهی همه زندگیشون بشه درس حتی تفریحشون – باید به مرتبه ای برسید که از تست زدن و درس خوندن و آزمون دادن لذت ببرید – این روزها مثل برق میگذره

منم هیچگاه در زندگیم روزی ۱۲ ساعت درس نخوانده بودم و باورم نمیشد که میشه این کارو کرد – اما من این کارو کردم

۱۴٫  در دو زمان میخوام بدونم چه رتبه‌ای از خودت متصور بودی؟ یکی نزدیک بهمن و قبل از کنکور و یکی هم اسفند و بعد از کنکور؟ کلا از نتیجه راضی هستی یا حس می‌کنی حقی تضییع شده ازت؟

بزارید از کمی جلوتر بگم – در دوران کارشناسی آنقدر از صنایع و سختی قبولیش من را ترسانده بودند که من روزی که برای ثبت نام در موسسه آمدم هدف و آرزوم آوردن رتبه زیر ۱۰۰ سیستم و روزانه قبول شدن در شهر تهران بود – اما کمکم وقتی سر کلاس اساتید خوب رفتم و تمام مطالب را فهمیدم و خوب درس خواندم و تست زدم دیدم واقعا صنایع رشته سختی نیست و بی جهت من اینقدر ترسیده بودم – شدت درس خوندنم را بالا بردم و با توجه به نتایج آزمون ها امید بسیار زیادی به رتبه زیر ۱۰ داشتم و نهایتا از خدا میخواستم کمکم کنه تا رتبم بدتر از ۵۰ نشه – از روز کنکور من به شکل عجیبی افت کردم و کم آوردم و اینقد بخاطر استرس کنکور را خراب کردم که به رتبه زیر ۱۰۰ هم راضی بودم – اما پس از صحبتی که دکتر ایوزیان با من داشت و بهم گفت دیگه بهش فکر نکن تو رتبت ۱۵ میشه وحتما زیر بیستی و شایدم زیر ۱۰ بشی از اون روز سعی کردم دیگه به کنکور فکر نکنم – من فکر میکنم به یک هزارم حقم که شریف بود رسیدم! خدارو شکر

۱۵٫ در زمان درس خوندن برای کنکور تفریح هم داشتی؟ چقدر وقت صرف تفریحاتتون می کردین در طول هفته؟

من بیشتر با درس خوندن و تست زدن تفریح میکردم!با رفتن سر کلاس اساتید و شوخی با آن ها و خوش بودن سر کلاس! با نماز خواندن هم خیلی آرامش میگرفتم – به ندرت هم دوستانم یا بستگانم را میدیدم و مهمونی و مجلس عروسی و…اما بیشتر تفریح من درس بود – اگر میخواهید در کنکور ارشد موفق بشوید باید همه تفریحتون درس خوندن باشه

و نهایتا به طور میانگین روزی ۳-۲ ساعت را تفریح کنید – آن هم فقط تفریحی کنید که  زیاد از شما انرژی نگیره و شما رو از درس خوندن و هدف و کنکور دورتون نکنه

۱۶٫ چه کسانی تو این راه پر پیچ و خم کمکت کردن و در موفقیتت بیشترین تأثیر را داشتن؟

اول از همه خودم و اراده قویم – دوم خدای بزرگ و ائمه اطهار – سوم پدر و مادر عزیزم و تمام خانوادم که طی چند ماه تمام فضای خانه ی ما سکوت بخاطر درس خواندن من بود- چهارم اساتید عزیز موسسه پزوهش و تمامی پرسنل که من بهشون زحمت دادم

۱۷٫  تو بحث ارشد مهندسی صنایع، اگه به عقب برگردی بازم برای کنکور همین دپارتمان صنایع پژوهش با این کادر اساتیدرو انتخاب می‌کنی؟

قطعا همینطوره – هم از نظر علمی  وهم اجتماعی و …کاش میشد زمان رو به عقب برگردوند و من بتونم باز نشستن سر کلاس این اساتید و خاطره های خوشش را تجربه کنم

۱۸٫ به عنوان سوال آخر برامون از اون چند ماه (آخر بهمن تا اول اردیبهشت) که احتمالاً هم با کلی فکر و خیال گذشته که چه رتبه‌ای در انتظارمه، بگید؟

میتونم بگم بدترین و تلخ ترین دوران زندگی من از روز کنکور تا به چند روز پیش بود که نتایج نهایی ارشد آمد و جلوی اسم من خورده بود صنایع-سیستم دانشگاه شریف!

و تنها حرفای دکتر ایوزیان و توکل من به خدا من رو کمی آروم میکرد و سعی میکردم با مسافرت رفتن و خوش گذراندن دیگه به کنکور و روز کنکور و نتیجش فکر نکنم

از شما عزیزان میخواهم که برای موفقیتتان در کنکور خیلی درس بخوانید و خود را تبدیل به یک غول کنید – تا بتوانید کنکور را شکست بدهید – اما لطفا برای روز کنکور خیلی برنامه ریزی کنید – آمادگی هر چیزی را برای روز کنکور داشته باشید – شوکه نشید و به خودتون استرس ندید(میدونم سخته) – اما این همه زحمت و تلاش و درس خوندن یک طرف و اون ۳ ساعت و کل زندگیتونم یک طرف – ممکنه سطح همه ی آزمون هایی که شما میدید برای شما آسون باشند اما کنکور خیلی سخت باشه یا بالعکس – پس خودتان را برای همه چی آماده کنید – من خودم مشکل اساسیم زبان بوده و هست و اگر زبان را داشتم در جلسه کنکور تا اون حد استرس نمیگرفتم – پس زبان را جدی بگیرید و هر روز بخوانید

با تشکر از شما.