مصاحبه خانم حدیثه رحیمی نژاد-رتبه ۳ مدیریت مهندسی،۷ بهینه سازی و ۸ مالی
| زبان | آمار و احتمال | تحقیق ۱و۲ | دروس تخصصی | ریاضی | اقتصاد ۱و۲ | تئوری مدیریت | معدل موثر |
| ۴۷٫۷۸ | ۵۳٫۳۳ | ۴۳٫۳۳ | ۴۰٫۹۷ | ۰ | ۰ | ۰ | ۱۸٫۹۴ |
| رتبه کد ضریب ۱ | رتبه کد ضریب ۲ | رتبه کد ضریب ۳ | رتبه کد ضریب ۴ | رتبه کد ضریب ۵ |
| ۷ | ۲۲ | ۳۲ | ۸ | ۳ |
کمی خود را معرفی کنید و بفرمایید مقطع کارشناسی را در چه رشته و دانشگاهی گذراندید؟
کلا تو زمینه معرفی کردن خیلی قوی نیستم نمیدونم چی بگم مخصوصا برای این فایل که ربط داشته باشه. فقط میتونم بگم؛ حدیثه رحیمی نژاد ۲۲ ساله از کردکوی.
کارشناسی : مهندسی صنایع ، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
در زمان تحصیل در مقطع کارشناسی وضعیت تحصیلی شما به چه صورت بود؟
ترم اول نمره هام بالاشد اعتماد به نفس کاذب بهم دست داد ترم دو ۲۲ واحد گرفتم و علاوه بر اون درس هم نخوندم باعث شد معدل ۲ نمره پایین تر بشه ولی از ترم ۳ دوباره خوندم تا تهش.
چی شد که حس کردید باید کنکور ارشد بدید؟ واقعا به این حس که نیاز به کارشناسی ارشد دارید رسیده بودید یا جو دانشجوها و فشار خانواده و جامعه و … باعث این انتخاب شد…
قطعا جو جامعه و تشویق خانواده بی تاثیر نبوده(میگم تشویق چون فشاری نبوده، تو هیچکدوم از مراحل تحصیل).نکته ی دیگه علاقه ام به درس بوده.
از روند درس خوندنتون برامون بگید، اگر از روزی که خوندن رو برای کنکور کارشناسی ارشد شروع کردید رو به بازه‌های زمانی دو ماهه تقسیم کنیم، تو هر بازه چه قدر درس میخوندید و رو چه دروسی تمرکز می‌کردید؟
درس خوندنم نوسان زیاد داشت تا شهریور فقط زبان بود و از آخرای شهریور به خاطر یه سری اتفاقا و یه سری حرفا یه موتور محرکه قوی پیدا کرده بودمو روزانه ۴-۶ ساعت میخوندم ولی بعدش دوباره کم شد و تقریبا میشه گفت در حد کف میخوندم ولی از اواخر آذر(اگه اشتباه نکنم) تخصصی هارو شروع کردم با پروژه و موجودی و طرح ریزی(همه باهم نبود ولی ترتیبش یادم نیست) اقتصاد رو از آخرین روزای بهمن و کیفیت رو تو عید خوندم.
| تیر و مرداد | زبان(۲ساعت) |
| شهریور و مهر | زبان(۲ساعت)، آمار(۲ساعت) و تحقیق(۲ساعت) |
| آبان و آذر | زبان(۲ساعت)،آمار(۲ساعت) و تحقیق(۲ساعت) |
| دی و بهمن | همه دروس به جز کیفیت و اقتصاد مهندسی (۳-۶ ساعت) |
| اسفند و فروردین | همه دروس، فروردین(۶-۱۰ ساعت) |
| اردیبهشت | همه دروس |
نحوه درس خوندنتون چطور بود؟ کجا درس می‌خوندین؟ خونه یا کتاب خونه؟ گروهی یا فردی؟
سکوت زیاد کتابخونه برام سنگینی می کرد برای همین تو اتاق درس میخوندم(خوابگاه)،اتاقمون ساکت بود و مراعات من رو هم می کردند مخصوصا ماه های آخر.تنها میخوندم،فقط یکی از دوستام بود که هرچندوقت یه بار ازم حساب می کشید و نصیحتم می کرد.
منابعی که برای دانشجویان سال بعد توصیه می کنید، چه منابعی هستن؟
| زبان عمومی و تخصصی | عمومی:زبان زیر ذره بین تخصصی:زبان تخصصی شایان |
| آمار و احتمال | دوجلدی دکتر ایوزیان و جزوه های ایشون |
| تحقیق در عملیات | ۲۰۰۰ تست دکتر زاهدی سرشت + جزوه ایشون |
| کیفیت | کتاب دکتر ایوزیان |
| پروژه | دوجلدی دکتر سبزه پرور (زرد) یا کتاب دکتر زاهدی سرشت |
| طرحریزی | طرح ریزی واحدهای صنعتی دکتر نیکوفکر یا کتاب دکتر گلمحمدی |
| موجودی | کنترل موجودی دکتر نیکوفکر |
| اقتصاد مهندسی | تحلیل های اقتصادی پیشرفته دکتر عباس زاده یا جزوه های دکتر اسماعیل زاده |
در آزمون‌های پژوهش شرکت کردید؟ به نظر شما سطح سوالات، طراحی اساتید تا چه حد شبیه به کنکور ارشد بود؟ در مورد رقابت این آزمون‌ها چی می تونید بگید؟ آیا رقبای اصلی تون رو در این آزمون‌ها دیدید و کلا نتایج و روند شما به نتایج کنکور شبیه بود؟
به دلیل شرکت اکثر بچه های صنایع در آزمون های پژوهش مخصوصا آزمون های جامع رتبه ها نزدیک رتبه آخر میشه و اما مورد مهم تر درمورد آزمونا حداقل برای شخص من این بوده که برای اینکه تلاش کنم به حدی که تعیین شده برسم درسارو میخوندم و دیگه اینکه باعث شده بود سرجلسه کنکور حس آزمون داشتم و علاوه بر اون نحوه زمانبندی های مختلف رو هم چک کنم.
افرادی که رتبه های برتر شدند به تنهایی نشون دهنده جامعه آماری آزمونای پژوهشه و نیازی به توضیح بیشتر نیست.
نتیجه ی من از تموم آزمونا بهتر بود.یکی دو مورد نزدیک به این رتبه داشتم ولی این رتبه رو نه.
در چه کلاس های پژوهش شرکت کرده اید؟ نتیجه ی شرکت در کلاس ها چطور بوده؟
کلاس های آمار و تحقیق تابستون
به هیچ وجه نمیشه منکر تاثیر کلاسا شد.
- باعث شد درگیری خاصی برای فهمیدن بخش های مختلف این درسا نداشته باشم.
- شناختن بچه های دیگه هم خودش کمک می کرد.
- از مشاوره های دکتر ایوزیان و همینطور دکتر زاهدی سرشت استفاده کردم.
برنامه شخصی شما آیا با آزمون‌ها هماهنگ بود و لزومی در این کار می‌بینید؟
تاجایی که میتونستم خودم رو به اون برنامه ها می رسوندم ولی برای درس هایی که هنوز شروعشون نکرده بودم اصراری نداشتم که حتما به اون چارچوب برسم و وبرای همین با اونا کاری نداشتم.
قطعا هماهنگ شدن با برنامه آزمونا کمک میکنه ۱٫باعث ساختار داشتن در درس خوندن میشه ۲٫میشه به سوالای اون مبحث پاسخ داد و در نتیجه رتبه ی بهتری رو کسب کرد که به آدم انگیزه میده و نباید عامل انگیزه رو دست کم گرفت ولی از طرفی هم نباید اصرار داشت که فقط برای اینکه به چارچوب تعیین شده رسید درس هارو سرسری خوند.
روش خاصی برای تست زدن داشتید؟ مثلا تستهای سخت رو بپرید یا تستی رو علامت بزنید و …
فقط برای بعضی درسا به صورت یکی درمیون تست می زدم که هم تعدادش اذیتم نکنه و هم اینکه برای مرور با تستای تکراری روبرو نشم.
شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار می‌کردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار می‌کرد…؟
قطعا این اتفاق افتاده. بعضی وقتا شده بود که رتبه ی آزمون ناامیدم می کرد ولی برای اینکه راهی که مونده رو جبران کنم دوباره شروع می کردم سخت بود ولی باید اون ناامیدی رو میذاشتم یه گوشه ی دیگه ی ذهن جایی که تا دوباره روی روال نیفتادم جلوی دید نباشه برای همین سعی می کردم به موضوعی که باعث نا امیدیم شده فکر نکنم و در مورد رتبه آزمونا در عوضش به موقع هایی که رتبه هام بهتر بوده فکرکنم.
در دو زمان میخوام بدونم چه رتبه‌ای از خودت متصور بودی؟ یکی نزدیک اردیبهشت و پیش از کنکور و یکی هم خرداد و بعد از کنکور؟
اردیبهشت : زیر ۲۰
بعد کنکور : نزدیک ۳ رقمی
در زمان درس خوندن برای کنکور تفریح هم داشتی؟ چند ساعت صرف تفریحاتتون می کردین در طول هفته؟
قطعا داشتم.بقیه رو نمیدونم من شاید بتونم یه هفته تا ۱۰ روز فقط درس بخونم ولی بیشتر از اون زده میشم.
مایه شرمندگیه ولی بعضی وقتا تفریحاتم بیشتر از درسم بود. مثلا روزی ۲-۳ ساعت. شده بود که بیشتر هم باشه.
چه کسانی تو این راه پر پیچ و خم کمکت کردن و در موفقیتتون بیشترین تأثیر رو داشتن؟
خونواده : زحمتی که برام کشیدند رو باید جبران می کردم و همیشه بهم می گفتن میتونی فقط باید تلاش کنی و این رو هم یاآوری می کردند که نیازی نیست تلاش طولانی مدتی داشته باشم و فقط چند ماهه .
دوستان : همه به این باور داشتن که من میتونم گاها بیشتر از خودم حتی تا قبل از اعلام نتایج
بیشتر از همه یکی از دوستام (پرنیان) : همیشه این یادآوری رو می کرد که میتونم و باید بیشتر تلاش کنم و انقدر زمانم رو هدر ندم و شده بود که به خاطر اینکه احتمال چک کردنش بود درس خوندم.
به نظر شما مشاوره تحصیلی و پیگیری یک مشاور متخصص در مقاطع زمانی مختلف میتونه تأثیر گذار باشه؟
بله.این که یکی پیگیری کنه واقعا خوبه،البته به شرطی که انقدر بیخیال نباشی که حرفای مشاور برات مهم نباشه و خیلی راحت باوجود اینکه هرچندوقت یه بار ازت گزارش می گیره بگی نخوندم.
تو بحث ارشد مهندسی صنایع، اگه بازم به عقب برگردی برای کنکور همین دپارتمان صنایع پژوهش با این کادر اساتیدرو انتخاب میکنی؟
بله.
برامون از اون چند ماه (اردیبهشت تا اواسط خرداد) که احتمالاً هم با کلی فکر و خیال گذشته که چه رتبه‌ای در انتظارمه، بگید؟
فکر می کردم کنکور رو بد دادم،بعد کنکور میگفتن سخت بوده ولی به نظر من اشکال از سمت من بوده و من نتونستم حل کنم،سعی کردم تصحیح کنم ولی یادم نمی اومد برای همین هیچ ایده ای نداشتم و فقط هرکی میگفت خوب میشی میگفتم نه.تنها کاری که می تونستم بکنم این بود که بهش فکر نکنم حتی میخواستم نتیجه رو گاها یه روز دیرتر ببینم(دوستان نذاشتن) نمیدونستم انتظار چه رتبه ای رو داشته باشم اول درصدامو چک کردم به جای رتبه و چیز بدی نداشت بعد دیدم که چقدر نتیجه باتصور من فاصله داشت و همین طور که همه به جز خودم فکر می کردن تلاشم موثر بود.
کاری هست که از انجام ندادنش افسوس بخوری؟ در این مورد چه توصیه‌ای برای داوطلبین داری؟
۱٫خوندن و زدن تستای آمار و تحقیق تو همون هفته ای که درسش داده شده بود.(باعث شد بعضی چیزا برام جدید باشه و یادگیری بعضی فرمولا سخت تر از چیزی که باید)
۲٫مورد مهم تر اینکه صبر نکردم کارشناسی تموم بشه بعد برای ارشد بخونم.(باعث شد اونقدری که باید به دانشگاه توجه نکنم و به نظرم بعضی فرصتا از دست رفت و فشار بیشتر از چیزی که باید رو متحمل بشم).
شاید بعضیا بگن از جمله خودم نمیتونن دانشگاه نباشند و درس بخونن به این آدما پیشنهاد میکنم یه تعداد واحد خیلی کمی رو بذارن برای ترم ۹ .
از الان تا شروع ترم دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد چه برنامه ای برای خودت داری؟
پروژه کارشناسی (به خاطر کنکور تا الان کار خاصی براش انجام ندادم)
المپیاد
کاراموزی
تقویت کردن زمینه نرم افزاری
به دکتری هم فکر میکنی؟
فعلا دلیلی براش نمی بینم.
با شنیدن این کلمات اولین واژه ای که به ذهنت میاد رو بگو
- مهندسی صنایع: صنایع غذایی؟؟
- ایوزیان: عالی
- پژوهش: دوستای جدید و خوب
- سربازی: فرار
در پایان مهم‌ترین توصیه‌ای که برای داوطلبان کنکور سال بعد دارید چیه؟
زبان رو هرچه زودتر شروع کنید.
اگه قراره تابستون کلاس برید فقط آمار و تحقیق خودش خیلیه و اینکه درسشو همون هفته بخونید(حرفی که از دوران ابتدایی بهمون زده میشه و به شخصه هروقت بهش عمل کردم دیدم چه چیز خوبیه)
یه انگیزه قوی برای خودتون پیدا کنید،انگیزه ای که برای چند ماه بهتون انرژی بده.
هردو برنامه کوتاه مدت وبلند مدت رو داشته باشید.
بیخیال تفریح نشید حداقل نه تا وسطای اسفند کمتر کسی این همه مدت بدون تفریح دووم میاره، به نظرم لازمه منتها کم و اینم باید برنامه ریزی شده باشه نه رو هوا.
خودتونو باور کنید.
با تشکر از وقتی که برای مصاحبه و کمک به دانشجویان سال آینده دادید.
