مصاحبه آقای حامد میلانی-رتبه ۱۵ آینده پژوهی و ۱۴ مدیریت مهندسی

کمی خود را معرفی کنید و بفرمایید مقطع کارشناسی را در چه رشته و دانشگاهی گذراندید؟

با سلام و عرض ادب. من حامد میلانی هستم. کارشناسی مهندسی صنایع رو سال ۹۴ تو دانشگاه صنعتی ارومیه تموم کردم و چند ماه بعدش به خدمت سربازی اعزام شدم. دقیقا از روز سوم دی ماه نود و شش که روز ترخیص از خدمتم بود و بعد از تقریبا سه سال دوری از فضای درس و دانشگاه شروع به مطالعه برای کنکور کردم.

در زمان تحصیل در مقطع کارشناسی وضعیت تحصیلی شما به چه صورت بود؟

با اینکه با علاقه و کاملا آگاهانه رشته مهندسی صنایع رو انتخاب کرده بودم ولی به خاطر خیلی مسائل ریز و درشت اون سالها متاسفانه اصلا نتونستم عملکرد خوبی رو از خودم نشون بدم و وضعیت درسیم اصلا تعریفی نداشت. برای مثال درسهای آمار و احتمالات مهندسی رو به سختی پاس کردم ولی خوشحالم که با درصد ۶۵ جز حداقل سه نفر اول کنکور امسال شدم توی این درس.

چی شد که حس کردید باید کنکور ارشد بدید؟ واقعا به این حس که نیاز به کارشناسی ارشد دارید رسیده بودید یا جو دانشجوها و فشار خانواده و جامعه و … باعث این انتخاب شد…

من ورودی ۸۸ مهندسی مکانیک دانشگاه ارومیه بودم ولی به خاطر علاقه زیادی که به ریاضیات و از طرفی به مسائل مدیریتی داشتم ترم سوم دانشگاه به این نتیجه رسیدم که باید دوباره کنکور بدم تا تحت هر شرایطی که هست حتما رشته صنایع رو ادامه بدم و تصمیمم برای ادامه تحصیلات کاملا قطعی بود. ولی تا همین چند ماه پیش برنامه کاملا متفاوتی در نظر داشتم و اصلا یک درصد هم به کنکور ارشد داخل ایران فکر نمیکردم. درواقع از اواسط خدمتم شروع کرده بودم که روی آزمونهای بینالمللی زبان کار کنم و رزومه پژوهشی خوبی رو برای خودم تدارک ببینم که واقعا توی اون مقطع کار خیلی سختی بود. روزی که تصمیم به کنکور گرفتم به وضوح خاطرم هست. توی مرخصی پایان دوره بودم که خیلی اتفاقی سری به سایت سازمان سنجش زدم و دیدم اطلاعیه ثبت نام آزمون ارشد رو گذاشتن، همون لحظه یه جرقه خیلی قوی زده شد که به جای راه پر دست انداز مقاله نوشتن و آزمونهای زبان مسیرم رو اینجوری انتخاب کنم که اول تو یه دانشگاه تراز اول داخلی مدرک کارشناسی ارشد رو بگیرم و با یه بکگراند خیلی قویتری برای ادامه تحصیلات دکتری اقدام کنم.

از روند درس خوندنتون برامون بگید، اگر از روزی که خوندن رو برای کنکور کارشناسی ارشد شروع کردید رو به بازه‌های زمانی دو ماهه تقسیم کنیم، تو هر بازه چه قدر درس میخوندید و رو چه دروسی تمرکز می‌کردید؟

من زمان خیلی کمی رو داشتم تا کنکور، دقیقا چهار ماه. به جز زبان که از خیلی قبلتر وضعیت به نسبت خوبی رو داشتم تو باقی درسها وضعیتم تقریبا صفر مطلق بود. از طرفی هم به خاطر شرایط سربازی ذهنم به شدت آشفته بود بنابراین از همون روز اول تصمیم گرفتم برای یک بار هم که شده توی زندگیم بر اساس نظم و برنامه عمل کنم. من به این نظم واقعا نیاز داشتم و خوشبختانه شانس با من یار بود و همه چی دست به دست هم داد تا بتونم به همه ابعاد زندگیم تو اون چهار ماه یه نظم و ترتیب وسواس گونهای بدم. طوری که تا روز قبل کنکور تک تک دقایق درس خوندنم، صفحات کتابایی که خوندم و تک به تک تستایی که زدم با جزئیات کامل توی یه نوت بوک ثبت کردم. البته این روش مطمئنا برای خیلیها ممکنه جواب حتی معکوس و بدی رو به بار بیاره ولی من تو اون شرایط آشفته ذهنی واقعا به این نظم احتیاج داشتم. و این رو هم بگم که با برنامه درس خوندن صرفا به معنی زیاد درس خوندن نیست، اتفاقا من اوقات پرت و بریک آپ خیلی زیادی رو داشتم که ایکاش کمتر بودن.

نحوه درس خوندنتون چطور بود؟ کجا درس می‌خوندین؟ خونه یا کتاب خونه؟ گروهی یا فردی؟

فکر نمیکنم برای آزمونی مثل کنکور سراسری بشه گروهی درس خوند. البته این نظر شخصیه و ممکنه برای خیلی از آدما اصلا جواب نده. از همون اولین ساعتی که استارت درس خوندن رو زدم تصمیم گرفتم همه چی رو ثبت کنم و این کار خیلی بهم کمک کرد که نتیجه دلخواهمو بگیرم. با اینکه ساعت مطالعه زیادی نداشتم ولی هر لحظه میدونستم کجای مسیر قرار دارم و قراره چکار کنم. دو سه ماه اول رو از صبح ۱۰ یا ۱۱ شروع می کردم به درس خوندن تا شب ساعت ۱۲ و بعضا ۱ یا ۲ نصف شب. ۴۰ روز آخر هم به این ترتیب بود که صبح قبل از ساعت ۷ روزم رو با یه موسیقی خیلی انرژیک شروع میکردم و بلافاصله استارت می زدم که ایکاش این روند رو از همون روز اول انجام می دادم چون نتیجه حیرت انگیزی داشت توی بازده کارم.

منابعی که برای دانشجویان سال بعد توصیه می کنید، چه منابعی هستن؟

قبل از هر چیز مهمترین منبع برای کنکور ارشد زدن تستهای استاندارده. اگه تست استاندارد اون هم به تعداد خیلی زیاد برای کسب تسلط بالا زده نشه توی جلسه کنکور به هیچ وجه نمیشه نتیجه مطلوبی گرفت. مجموعه سوالات چهار پنج سال اخیر آزمونهای موسسه که در کل شامل حدود ۵۰۰۰ تست میشن از بهترین منابع موجود هستن.

در آزمون‌های پژوهش شرکت کردید؟ به نظر شما سطح سوالات، طراحی اساتید تا چه حد شبیه به کنکور ارشد بود؟ در مورد رقابت این آزمون‌ها چی می تونید بگید؟ آیا رقبای اصلی تون رو در این آزمون‌ها دیدید و کلا نتایج و روند شما به نتایج کنکور شبیه بود؟

از اولین کارایی که بعد از ترخیص از خدمت انجام دادم این بود که رفتم دفتر موسسه و برای آزمونها ثبتنام کردم و متاسفانه آزمون اول رو از دست دادم چون که دیگه وقتش گذشته بود. به جز درس کنترل پروژه کلیت آزمونای پژوهش در سطح استاندارد بسیار بالایی طراحی و اجرا میشن. که البته بعضی وقتا یه سوتیهایی هم وجود داشت که باز همونها هم وضعیت کنکور رو به طور کامل برامون شبیه سازی میکرد چون تو همه این سال ها کنکوری نداشتیم که توش سوتی و اشتباه نباشه، امسال هم که دیگه اوج اشتباهات کنکور بود از شانس ما. آزمونهای موسسه پژوهش نزدیکی فوقالعادهای با کنکوری داره که سازمان سنجش برگزار میکنه. من احساس میکنم کنکور سراسری ارشد رو در واقع ۸ بار تجربه کردم نه فقط یک بار. نتایج آزمونها هم به شدت نزدیک همون چیزیه که تو کنکور واقعی قراره اتفاق بیوفته. البته دوتای آخر رو مد نظرمه. رتبه من توی آزمون اول از ۲۸۰ شروع شد و توی آزمونهای جامع آخر با یه رشد تقریبا خطی به ۱۰ رسید که توی کنکور هم تقریبا همون نتیجه رو گرفتم.

در چه کلاس های پژوهش شرکت کرده اید؟ نتیجه ی شرکت در کلاس ها چطور بوده؟

توی کلاسهای آنلاین نکته و تست شرکت کردم. از کلاسهای آقای دکتر خاکبازان توی درسهای آمارواحتمالات و تحقیق در عملیات و کنترل کیفیت فوقالعاده راضی هستم چون یه دید کاملا متفاوت و کاربردیای رو بهم داد که تا قبل از اون جای دیگهای تجربه نکرده بودم. ایشون متد تدریس فوقالعاده خاص و متفاوت و محشری رو دارن که همینجا ازشون نهایت سپاس رو دارم.

برنامه شخصی شما آیا با آزمون‌ها هماهنگ بود و لزومی در این کار می‌بینید؟

برنامه شخصیم به لحاظ ترتیبی کاملا با آزمونها هماهنگ بود و هیچ دلیلی نمیبینم کسی برنامه عجیب غریب و متفاوتی رو اجرا کنه. فقط من توی چند تا درس به خصوص توی یک دوم اول از آزمونا عقب بودم ولی با برنامهای که رو تقویم نوشته بودم این زمان رو میدیدم که عقب افتادگیهارو جبران کنم و خوشبختانه این اتفاق تا قبل از اواسط فروردین اتفاق افتاد.

روش خاصی برای تست زدن داشتید؟ مثلا تستهای سخت رو بپرید یا تستی رو علامت بزنید و …

برای خودم یه فرمی رو طراحی و پرینت کرده بودم که شامل یه سربرگ برای اطلاعات کلی مثل تاریخ و موضوع و کتاب و توضیحات اضافی بود و یه سری ردیف و ستون زیرش برای وارد کردن شماره تست و جوابش. توی هر نشست برای تست زدن یک برگ از این فرمهارو پر میکردم و فرقی نمیکرد ده تا تست بزنم یا ۱۶۰ تا. از تستهای سخت به هیچ وجه نمیپریدم ولی توی ردیفشون یه سری توضیح و علامت میزاشتم که بعدا نکتهشونو مرور کنم که متاسفانه هیچ وقت فرصت نشد برگردم و این نکات رو از روی برگه تستها مرور کنم ولی حداقل یه اطمینان خاطری داشتم که تا حالا هر چی تست زدم و یا به خاطر سختیشون ازشون رد شدم همهشون یه جای مرتب با توضیحاتشون مستند شدن. وقتی یه فصلی تستهای زیادی داشت همه تست هارو با هم نمیزدم. بسته به حجم اون فصل تستهارو یک در میان یا دو یا سه یا چهار در میان(تو مبحثایی که مثلا ۳۰۰ تا تست داشتن) میزدم و توی نشستهای بعدی تستهای باقی مونده رو میزدم و به این ترتیب توی دو یا سه بار همه تستهای یک فصل رو تموم میکردم که این روش برای فرآیند مرور کردن هم واقعا مفید بود چون همه تستهای یک مبحث خاص رو توی یه هفته مرور میکردم.

شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار می‌کردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار می‌کرد…؟

توی ماراتن کنکور خستگی و به خصوص نا امیدی چیزای اجتنابناپذیری هستند. فرق آدمای موفق و دیگران دقیقا توی این موقعیتها مشخص میشه. نباید نا امیدی رو به عنوان یه چیز قطعی و همیشگی دونست، بلکه شرایطیه که خیلی زود عوض میشه و از بین میره و به همین خاطر نباید توی اون حالات نا امیدی تصمیمی گرفت. من بارها به خاطر فشارهای زیادی که روم بود میخواستم روشم رو عوض کنم ولی خوشبختانه تو اون لحظات صبر میکردم و خیلی زود ریکاوری میشدم و برمیگشتم به حالت نرمال. تو این مواقع پیادهروی و موسیقی بیشترین کمک رو بهم میکردن.

در دو زمان میخوام بدونم چه رتبه‌ای از خودت متصور بودی؟ یکی نزدیک اردیبهشت و پیش از کنکور و یکی هم خرداد و بعد از کنکور؟

قبل از کنکور به رتبه های حدود ۵۰ راضی بودم، ولی قبل اعلام نتایج فکر میکردم که تو جلسه کنکور عملکرد خیلی بدی داشتم و رتبهم قطعا بدتر از این حرفها خواهد شد که خوشبختانه نشد و واقعا سورپرایز شدم از رتبهای که آوردم.

در زمان درس خوندن برای کنکور تفریح هم داشتی؟ چند ساعت صرف تفریحاتتون می کردین در طول هفته؟

اصلا بدون تفریح فکر نکنم بشه نتیجه جالبی گرفت. تقریبا هر هفته جمعه ها به طور کامل درس خوندن رو تعطیل میکردم و برای طول هفته یه انرژی خوبی رو ذخیره میکردم. حالا بگم تفریحاتم از چه جنسی بود شاید بدآموزی داشته باشه ولی به نظرم درکل هر کسی باید یه روز تو هفته رو برای خودش مرخصی رد کنه.

چه کسانی تو این راه پر پیچ و خم کمکت کردن و در موفقیتتون بیشترین تأثیر رو داشتن؟

خوشبختانه تک به تک اعضای خونواده م تو هر شرایطی همیشه پشتم بودن و حمایتم کردن و از این بابت خودمو فرد خیلی خوششانسی میدونم. به خصوص از مادر عزیزم نهایت سپاس رو دارم که تو این چند ماه زندگیشونو تقریبا به طور کامل وقف من کردن. مطمئنم با کلمات نمیشه قطرهای از زحماتشونو جبران کرد. از همینجا دستشونو میبوسم و آرزو دارم یه روزی فرصتی داشته باشم که فقط ذرهای از فداکاریهاشونو جبران کنم چون که این نتیجه رو تا حد خیلی زیادی مرهون زحمات ایشون هستم.

به نظر شما مشاوره تحصیلی و پیگیری یک مشاور متخصص در مقاطع زمانی مختلف میتونه تأثیر گذار باشه؟

هر کار مهم و حساسی رو باید در نهایت حرفهایگری انجام داد و در مورد کنکور هم باید از تجربه و دانش افرادی که تو این راه به صورت تخصصی فعالیت میکنن استفاده کرد. من خودم از مشاوره و راهنماییهای خیلی از بزرگوارها استفاده کردم که همینجا از همهشون تشکر میکنم، آقایان دکتر ایوزیان، دکتر خاکبازان، هورشاد و مهندس سرایی که خوشبختانه توی شبکههای اجتماعی هم فعالیت خوبی دارن و همه میتونن از راهنماییهاشون استفاده کنن.

تو بحث ارشد مهندسی صنایع، اگه بازم به عقب برگردی برای کنکور همین دپارتمان صنایع پژوهش با این کادر اساتیدرو انتخاب می‌کنی؟

اتفاقا این بار دیگه اون شک و تردید اولیه رو نخواهم داشت و با اطمینان کامل ثبت نام خواهم کرد.

کاری هست که از انجام ندادنش افسوس بخوری؟ در این مورد چه توصیه‌ای برای داوطلبین داری؟ 

درسته خیلی کارها میشد کرد که من نکردم ولی از بین اون هزاران کاری که نکردم از اینکه خیلی از صبحهای زود رو از دست دادم واقعا ناراحتم. صبحهای زود برای درس خوندن و در کل کارهای ذهنی طلاییترین زمان ممکنه.

از الان تا شروع ترم دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد چه برنامه ای برای خودت داری؟

به خاطر این دوسالی که تو سربازی بودم خیلی کارای مونده و نیمه تموم دارم که باید تمومشون کنم.       

به دکتری هم فکر می­کنی؟

از اولش هم به همین هدف شروع کردم این مسیر رو.

با شنیدن این کلمات اولین واژه ای که به ذهنت میاد رو بگو

• مهندسی صنایع: مدیریت مهندسی
• ایوزیان:  استاد(به معنای ولقعی کلمه)
• پژوهش: خموفقیت
• سربازی: خاطره

در پایان مهم‌ترین توصیه‌ای که برای داوطلبان کنکور سال بعد دارید چیه؟

خیلی سخته تو یه پاراگراف یه حرف کلی برای موفقیت دوستان کنکوری گفت که برای همشون مفید باشه. میدونم که تو مسیر کنکور هزارتا حرف ضد و نقیض میشنون و میخونن ولی آدمای مستعد به هر ترتیبی که شده راه خودشونو پیدا میکنن و شاید کلیترین حرفی که میتونم بهشون بگم اینه که عملگرا باشن و هیچ کاری رو نصفه رها نکنن. هشتاد درصد وقت و انرژیشونو بزارن برای تستزدن و آزمون گرفتن از خودشون. هر کاری میکنن باید آخرش بتونن تو زمان مناسب تست بزنن و مهارت آزمون دادن خودشون رو ارتقا بدن. هر کاری شروع کردنش سخته، از غلط زدن و یا حتی نزدن تستهای سخت نترسن و بدونن که خیلی تدریجی و آروم وضعیتشون بهتر و بهتر خواهد شد اگه پیگیر باشن. و در آخر اینکه خودشون باشن و به اطرافیان و رقباشون توجهی نکنن که جز استرس و حس منفی هیچ عایدی دیگهای براشون نخواهد داشت.

امیدوارم همه به حقشون برسن و موفق باشن. ممنونم که این فرصت رو بهم دادین تا چند کلمهای رو در خدمتتون باشم.

سعی کنید ازمون زیاد بدید ( از ازمونای سالای قبل پژوهش استفاده کنید ).

با تشکر از وقتی که برای مصاحبه و کمک به دانشجویان سال آینده دادید.